فرصتی دیگر از یک حادثه تلخ آغاز می شود، از لرزش زمین و فرو ریختن آوار، از حس ترس و مرگ، از یک زمین لرزه. دختری در یک سوی این کشور با لرزش هایی شدید به تاریکی فرو می رود و هنگامی که چشم می گشاید کمبود اکسیژن را حس می کند و پسری در سویی دیگر خبر زلزله ای را می شنود، درست در جایی که کسی آشنا زندگی می کند، کسی که مدت هاست از او خبری نگرفته و اکنون ممکن است به کام مرگ فرورفته باشد.
کتاب فرصتی دیگر