یعنی دنیا بدون مهران چه رنگی بود؟
یادش نمی آمد .
آن رنگ بد رنگ برمی گشت به خیلی وقتها پیش ! می خواست باشد، حتی همین قدر سخت گیر، حتی بداخلاق، اصلا هر طور که می خواهد باشد ! ! فقط باشد .
سفت گفت:
- ببینید، اصلا غلط کردم، خوبه؟
نگاهش تند شد:
- نه، خوب نیست . تو خودت یه بار گفتی که هیچ وقت از انجام دادن کارات پشیمون نمی شی ! پس چرا حرف بیخود می زنی؟
خیلی مصمم گفت:
- این بار پشیمونم، باور کنید !
- باور نمی کنم .
کمی نزدیکش شد:
- اصلا بعد از این، قبل از هر کاری اول به شما می گم .
- بازم باور نمی کنم .