دختر این قصه یک جنگجوست! «تارا» در روستایی بزرگ شده است که اهالیاش مثل یک خانوادهان اما این خانواده یک فرد مطرود دارد! او هم کسی نیست جز «یاشار»؛ نامزد سابق ترلان، خواهر تارا! یاشار مردیست که بهخاطر عشقش به تارا، ترلان را کنار میگذارد و باعث یک کینهی عمیق میشود و بهخاطر این کینه هرگز نمیتواند به تارا نزدیک شود. به باکو میرود و در آنجا تجارتی بههم میزند که میتواند یک شهر را بخرد و بفروشد! اما با شروع جنگ ورق برمیگردد. دشمن به روستا حمله میکند و محاصره میشوند.
درباره اکرم حسین زاده
اکرم حسین زاده متولد سال 1357؛ نویسنده ایرانی است.
سلام
کتاب متن بسیار روان با حفظ نکات ادبی ،دارد خیالپردازی نویسنده فضا رو ملموس و فابل تصور میکنه
بسیار عالی
نشان از ذهن سیال نویسنده بار الهام از طبیعت و روابط انسانی دارد