1. خانه
  2. /
  3. کتاب ضیافت و میراث

کتاب ضیافت و میراث

3.6 از 1 رأی

کتاب ضیافت و میراث

Ziyafat - Miras
٪15
70000
59500
معرفی کتاب ضیافت و میراث

میراث و ضیافت کتابی است از بهرام بیضایی که در آن دو نمایشنامهٔ تک‌پرده‌ای «ضیافت» و «میراث» چاپ شده‌است.

هر دو نمایشنامه در بهار ۱۳۴۶ نوشته شد.میراث در کتاب نمایش ویراستهٔ نادر ابراهیمی در ۱۳۴۶ چاپ شد و ضیافت در مجلّهٔ پیام نوین، سال نهم، شماره ۲، آذر ماه ۱۳۴۶. در سال ۱۳۵۵ این دو نمایشنامه در کتابی در انتشارات نگاه چاپ شد. شکل بازنگری شده‌ای از این هر دو نمایشنامه در جلد دوّم دیوان نمایش چاپ شده‌است. همین متن در دی ماه ۱۳۹۳ با هم در کتابی به نام ضیافت / میراث به وسیلهٔ انتشارات روشنگران و مطالعات زنان چاپ شدند. در این چاپ اخیر، بر خلاف چاپ انتشارات نگاه، ضیافت پیش از میراث آمده‌است.

هر دو نمایش در آذر ماه ۱۳۴۶ در تالار ۲۵ شهریور تهران به کارگردانی نویسنده همراه گروه هنر ملی اجرا شد؛ و اینجا بود که کارگردانی بیضایی نخستین بار بخت نمایش همگانی زنده یافت.

نمایش اندکی پس از تاج‌گذاری محمّدرضا شاه پهلوی بود که کمتر از یک سال پس از مرگ مصدق در نیمه اسفند ۱۳۴۵، یعنی در آبان ۱۳۴۶ برگزار می‌شد؛ و این سبب واکنش‌هایی گاه تند شد. سعید سلطان‌پور و آربی اوانسیان به تلخی تمثیلی نمایش ضیافت خرده گرفتند و محمود دولت‌آبادی که بازیگر نقش کوچک آقا در میراث بود از نمایش طرفداری کرد.

درباره بهرام بیضایی
درباره بهرام بیضایی
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏
بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏
خانواده‌اش اهل کاشان و آن‌گونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامه‌های تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام‌های نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ می‌باشد. او یکی از پایه گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که درسال ۱۳۵۷ از آن کانون کناره گیری کرد. در سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامه‌های تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰ پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خانواده‌اش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ پدرش استاد نعمت الله(ذکایی)بیضایی مرحوم شد. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان در سال ۱۳۷۴ متولد شد و مادرش نیره موافق در سال ۱۳۸۰ وفات یافت.‏
فعالیت سینمایی را با فیلم‌برداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقه‌ای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد فیلمهایی که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت تاکنون در محاق توقیف می‌باشند. او در سالهای پیش و پس از انقلاب برای ساختن فیلم‌های خود با مشکلات و سنگ اندازی‌های بسیاری روبرو بوده‌است. او تا کنون ۹ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه ساخته‌است و آخرین فیلمی که از او پس از ۱۰ سال به نمایش عمومی درآمد سگ کشی (۱۳۸۰) بود که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد. 
قسمت هایی از کتاب ضیافت و میراث

نوکر: ارباب، هوار، ارباب! میان آقا: من که گفتم اینجا خبرهایی هست. بزرگ آقا: من که گفتم همه با هم باشیم. من تنهایی نمی تونم اینجا رو اداره کنم. میان آقا: درسته. اخوی اینو گفت. بزرگ آقا: نگفتم؟ کوچک آقا: من سر حرفم هستم! بزرگ آقا: تو هیچی ندیدی. کوچک آقا: برعکس؛ هر چی بیشتر نگاه کردم بیشتر مطمئن شدم که هیچ چیز نبوده.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب ضیافت و میراث" ثبت می‌کند