مارتین بوبر از فلاسفهای است که در ایران آنچنان شناختهشده نیست. با اینحال بوبر را، در کنار کییر کگور، یکی از بنیانگذاران اگزیستانسیالیسم دینی و بهطور خاص، فلسفۀ گفتوگو معرفی میکنند. «من و تو» یکی از شاهکارهای این فیلسوف یهودی است که برای اولین بار در سال 1923 منتشر شد. بوبر «من و تو» را بر اساس تجربۀ شخصی خود و همچنین گفتگوهایش با سایر فیلسوفان، متکلمان و عرفا در یک سبک شاعرانه و غنایی نوشته است.
ایدۀ مرکزی بوبر در کتاب «من و تو» این است که انسان میتواند با دو روش متفاوت با جهان ارتباط برقرار کند. روش اول را بوبر، راه «من-آن» مینامد. در این روش انسان با دیگری بهمثابۀ شیء، وسیله و ابزار مواجه میشود به نحوی که دیگری به مجموعهای از کیفیات و کمیات تقلیل مییابد. به عقیدۀ بوبر عمدۀ ارتباطات جهان مدرن از این سنخ است. اما راه دوم ارتباط با دیگری و با جهان، طریقۀ «من-تو» است. در این روش، من در مواجهه با دیگری، آن را نه به مثابۀ شیء، بلکه به عنوان یک موضوع، یک انسان یا یک غایت فینفسه احراز میکنم. در این حالت من تبدیل به یک من محترم و پاسخگو میگردد و با دیگری به مثابۀ یک کل منحصربهفرد و تقلیلناپذیر مواجه میشود. نکتۀ قابل توجه این است که بوبر این نحوۀ مواجهه را محدود به رابطۀ دو انسان نمیداند و آن را به طبیعت، هنر و مفاهیم نیز تسری میدهد.
مارتین بوبر از تحلیل خود از رابطۀ «من-تو» راهی به سوی یک واقعیت نامتناهی، یعنی خدا میگشاید. وی به نحوی عجیب و شاهکارگونهای استدلال میکند که خدا حضوری زنده است که میتوان با آن مواجه شد و آن را «تو» خطاب کرد. اینچنین، خدا برای بوبر یک مفهوم عقلانی یا یک متعلق تجربۀ احساسی نیست، بلکه یک «تو» سرمدی و غایت هرگونه «من-تو» است. به واقع خداوند یک واقعیت درونی و رابطهای است که در جهان و در وجود انسان تجلی مییابد. بدون هیچ شکی میتوان گفت «من و تو» کتابی بسیار تأثیرگذار است که خواننده را نه تنها از لحاظ فکری، بلکه به لحاظ وجودی و معنوی نیز جذب و درگیر میسازد.
کتاب من و تو