1. خانه
  2. /
  3. کتاب نفوس مرده

کتاب نفوس مرده

پیشنهاد ویژه
3.8 از 1 رأی

کتاب نفوس مرده

Dead Souls
٪25
75000
56250
معرفی کتاب نفوس مرده
"نفوس مرده" رمانی است که توسط میخائیل بولگاکف، نویسنده برجسته روسی، نوشته شده و بازتفسیری از اثر کلاسیک نیکلای گوگول به همین نام محسوب می‌شود. بولگاکف که به خاطر تلفیق طنز، تخیل و نقد اجتماعی در آثارش شناخته می‌شود، در این کتاب نیز به شکلی هوشمندانه و سوررئال، ساختارهای پوسیده جامعه روسیه را به چالش می‌کشد. این رمان با لحنی کمدی اما گزنده، فساد، حرص و جاه‌طلبی بی‌پایان انسان را به تصویر می‌کشد و بازتابی از پوچی نظام‌های بوروکراتیک است که در آن ظاهر بر حقیقت ارجحیت دارد.
داستان حول محور پاول ایوانوویچ چیچیکوف، مردی جذاب اما مرموز و فرصت‌طلب، می‌چرخد که با نقشه‌ای غیرمعمول وارد مناطق روستایی روسیه می‌شود. او از یک خلأ قانونی بهره می‌برد: طبق اسناد دولتی، نام رعیت‌هایی که فوت کرده‌اند، تا سرشماری بعدی همچنان در فهرست‌ها باقی می‌ماند. چیچیکوف قصد دارد این "ارواح مرده" را از زمین‌داران بخرد تا خود را به عنوان مالک ثروتمندی جا بزند، از مزایای اقتصادی آن بهره‌مند شود و جایگاه اجتماعی‌اش را ارتقا دهد. در جریان این سفر، چیچیکوف با مجموعه‌ای از شخصیت‌های عجیب و نمایندگان طبقات مختلف جامعه روبه‌رو می‌شود. از زمین‌داران آزمند و بزدل گرفته تا مقامات فاسد و فرصت‌طلب، همگی درگیر تلاشی بی‌ثمر برای حفظ قدرت و موقعیت خود هستند. این برخوردها تصویری هجوآمیز از جامعه‌ای را ترسیم می‌کند که در آن فساد، خودفریبی و توهم بر واقعیت سایه انداخته است. اما همان‌طور که نقشه او در آستانه اجرا قرار می‌گیرد، تناقض‌های درونی و جاه‌طلبی‌های بی‌پایانش او را درگیر سرنوشتی پیش‌بینی‌ناپذیر می‌کند.
"نفوس مرده" با نگاهی انتقادی، به مفاهیمی چون حرص، فریب، و ناپایداری جاه‌طلبی انسان می‌پردازد. در این داستان، ظاهر و فریبکاری بر حقیقت سایه افکنده‌اند، و جامعه‌ای به تصویر کشیده می‌شود که در آن افراد برای رسیدن به قدرت، اصول اخلاقی خود را قربانی می‌کنند. بولگاکف با ترکیب طنز تلخ و لحظاتی از سوررئالیسم، خواننده را وادار به تأمل درباره تأثیر بوروکراسی، فساد، و فقدان ارزش‌های انسانی در مسیر کسب ثروت و اعتبار می‌کند. فراتر از نقد اجتماعی، این رمان با مفهومی فلسفی‌تر، به بررسی زوال اخلاقی و معنوی انسان‌ها می‌پردازد. عنوان کتاب نه تنها به روح‌های بی‌جان رعیت‌های متوفی اشاره دارد، بلکه استعاره‌ای از انسان‌هایی است که با وجود زنده بودن، هویت، انسانیت و وجدان خود را در مسیر جاه‌طلبی‌های مادی از دست داده‌اند.
"نفوس مرده" اثری است که با تلفیق طنز، پوچی و واقعیت‌های تلخ اجتماعی، خواننده را به تفکر درباره ذات قدرت، فریب و اخلاق وامی‌دارد. بولگاکف با مهارت خاص خود، جهانی را به تصویر می‌کشد که در آن ظاهر بر باطن غلبه دارد و انسان‌ها در تلاشی بی‌پایان برای موفقیت، خود را فریب می‌دهند. این رمان همچنان اثری تأثیرگذار و به‌روز در درک ساختارهای اجتماعی، فساد و پوچی جاه‌طلبی است و خوانندگان را دعوت می‌کند تا مرزهای میان حقیقت و توهم را در دنیایی که توسط منفعت‌طلبی هدایت می‌شود، بررسی کنند.
درباره میخائیل بولگاکف
درباره میخائیل بولگاکف
میخائیل آفاناسیویچ بولگاکف، زاده ی ۱۵ مه ۱۸۹۱، کیف و درگذشته ۱۰ مارس ۱۹۴۰، مسکو، نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور روسی در نیمه ی اول قرن بیستم است. مشهورترین اثر او مرشد و مارگاریتا است.میخائیل بولگاکف در پانزدهم ماه مه ۱۸۹۱ در خانواده ای فرهیخته در شهر کیف اوکراین متولد شد. پدرش آفاناسی ایوانویچ دانشیار آکادمی علوم الهی و مادرش، واروارا میخائیلونا دبیر دبیرستانی در شهر کیف بود. پس از تولد فرزند اول، یعنی میخائیل، مادر از تدریس دست کشید و بیشتر وقت خود را به تربیت او اختصاص داد. بعد از میخائیل ویرا- نادژدا- واراوار- نیکلای- ایوان و لینا به جمع خانواده اضافه شدند. در زمان حیات پدر، اصول اخلاقی جدی بر خانه حاکم بود؛ ولی در اثر این شیوه ی تربیت، میخائیل مرد سر به زیر و مقدسی نشد.در سال ۱۹۰۱ او را به دبیرستان شماره ی یک شهر کیف به نام الکساندرفسکی فرستادند. در آنجا بود که استقلال و خودرایی واپس زده ی خود را نشان داد. به هیچ گروه یا انجمن سیاسی نپیوست و شخصیت منحصربه فرد و نامتعارفش توجه اطرافیان را به خود جلب کرد. گرچه میخائیل دوست داشت دنباله کار پدر را بگیرد اما پدرش علاقه مند بود پسرش پزشک شود. میخائیل پس از پایان تحصیلات دبیرستانی در ۱۹۰۹ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه دانشگاه کیف شد و در ۱۹۱۶ آن را به پایان رساند.او تا سپتامبر ۱۹۱۷ به فعالیت های پزشکی خود در «نیکلسی» ادامه داد و سپس به بیمارستان «ویازما» منتقل شد. پس از انقلاب اکتبر سال در فوریه ۱۹۱۷، کیف بازگشت. بولگاکف همه ی کوشش خود را برای ملحق نشدن به ارتش به کار برد. با این همه ناچار شد بکی دو روز در ارتش پتلورا خدمت کند، اما از آنجا فرار کرد و در پاییز سال ۱۹۱۹ به ارتش «دنکین» پیوست و به ولادی قفقاز اعزام شد و در آنجا به مداوای سربازان و افسرانی که در نبرد با ارتش سرخ مجروح می شدند، پرداخت. با شکست ارتش سفید از انقلابیون سرخ، برادران بولگاکف مجبور به فرار و مهاجرت از سرزمین مادری خود شدند. هرچند بولگاکف عملا نشان داده بود که به هیچ گروهی وابسته نیست اما پس از پیروزی بلشویک ها، آنها اجازه ندادند فعالیت وسیع ادبی داشته باشد. زیرا پدرش مدرس مذهبی و دو برادرش ضدانقلاب و فراری بودند.بولگاکف درطول زندگی سه بار ازدواج کرد. او در سال ۱۹۱۰ میخائیل با «تاتیانا نیکلایونا لاپا» که دوره دبیرستان را می گذراند آشنا شد و این آشنایی در سال ۱۹۱۳ به ازدوجشان انجامید و در سال ۱۹۲۴ به شکست منتهی شد. او در همین سال با لوبوف بلوزسکی ازدواج کرد. این ازدواج هم در سال ۱۹۳۲ به جدایی انجامید و کمی بعد با «یلنا شیلوفسکی» ازدواج کرد. اعتقاد بر این است که «یلنا شیلوفسکی» منبع الهام شخصیت مارگریتا در رمان «مرشد و مارگریتا» بوده است. بولگاکف سرانجام در دهم مارس ۱۹۴۰ بر اثر نوعی بیماری کبدی موروثی درگذشت و پیکر او را در گورستان نووودویچی مسکو به خاک سپردند. از آثار بولگاکف که به فارسی ترجمه شده اند می توان به مرشد و مارگریتا، دل سگ، برف سیاه و مرفین و تخم مرغ های شوم نام برد.
مقالات مرتبط با کتاب نفوس مرده
مقایسه ترجمه‌های کتاب «مرشد و مارگاریتا» اثر «میخائیل بولگاکف»
مقایسه ترجمه‌های کتاب «مرشد و مارگاریتا» اثر «میخائیل بولگاکف»
ادامه مقاله
برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»
برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»

نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.

مرشد و مارگاریتا: خنده ای از اعماق جهنم
مرشد و مارگاریتا: خنده ای از اعماق جهنم

درست است که بسیاری از آثار کلاسیک ادبیات روسیه، داستان هایی تاریک و سرشار از ترس به خاطر سیاهی های روح انسان هستند، اما شاهکار جاودان «میخائیل بولگاکف»، با آن ها کاملاً متفاوت است.

نظر کاربران در مورد "کتاب نفوس مرده"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

قطعا رمان چند گام جلوتر از این نمایشنامه ست اما خوندن نسخه نمایشی این اثر عظیم هم جذابیت‌های خاص خودشو داره... به علاوه پایانی جالب هم بر این کتاب نوشته بولگاکوف که در اثر خود گوگول وجود نداره. اولین اثر اقتباسی ای بود که از بولگاکوف خوندم و باید بگم تونسته بود تا حدودی روح اثر اصلی رو حفظ کنه

1401/06/16 | توسطImfarza
1
|

کتاب مال نیکلای گوگول است چرا نوشتید بولگاکف

1400/08/19 | توسطکامران - کاربر سایت
0
|
پاسخ ها

این کتاب نمایشنامه‌ای به قلم بولگاکف هست که با الهام ازرمان نفوس مرده اثر گوگول نوشته شده.

1401/02/23|توسطفاطمه صادق لی
3