کتاب فلسفه حقوق

The Science of Right
کد کتاب : 5168
مترجم :
شابک : 9789646235335
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 248
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1790
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب فلسفه حقوق اثر ایمانوئل کانت


«فلسفه حقوق» اصول و کلیه قوانینی را که می توان با قوانین خارجی آنها را منتشر کرد ، مورد هدف خود قرار داده است. در مواردی که چنین قانونی وجود داشته باشد ، اعمال واقعی آن ، به یک سیستم حق شناسی و قانون تبدیل می شود. و کسی که در دانش این سیستم تبحر دارد ، حقوقدان خوانده می شود. یک مشاور حقوقی عملی یا یک وکیل حرفه ای ، کسی است که در دانش قوانین مهارت دارد و چه کسی می تواند آنها را در مواردی که ممکن است در تجربه اتفاق بیفتد اعمال کند. چنین دانش عملی در مورد حق مثبت و قانون ، به معنای اصلی این اصطلاح می تواند متعلق به فقه (قضات) تلقی شود. اما دانش نظری حق و قانون در اصل همانطور که از قوانین مثبت و موارد تجربی متمایز است ، به علم ناب حق تعلق دارد.

درباره نویسنده:

"امانوئل کانت (22 آوریل 1724 - 12 فوریه 1804) فیلسوف آلمانی قرن هجدهم از شهر کونیگسببرگ پروس (کالینینگراد فعلی روسیه) بود. وی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین متفکران اروپای مدرن و اواخر روشنگری شناخته می شود .

امانوئل کانت در سال 1724 در کونیگسببرگ ، به عنوان فرزند چهارم از 9 کودک (پنج نفر از آنها به بزرگسالی رسیدند) متولد شد. او به عنوان 'امانوئل' غسل تعمید یافت اما بعدا پس از یادگیری عبری نام خود را به 'امانوئل' تغییر داد. او تمام زندگی خود را در زادگاه خود ، پایتخت پروس شرقی گذراند و هرگز بیش از صد مایل از کونیگسببرگ سفر نکرد. پدر او یوهان گئورگ کانت (1646-1746) یک صنعتگر آلمانی از ممل ، بود. مادرش آنا رجینا پورتر (1637-1737) ، متولد نورنبرگ ، دختر یک سازنده زین اسکی اسکاتلندی بود. در دوران جوانی ، کانت دانش آموز سخت کوش بود. او در یک خانواده پیتیست بزرگ شد که بر فداکاری شدید مذهبی ، تواضع شخصی و تفسیر واقعی کتاب مقدس تأکید داشت. در نتیجه ، کانت تحصیلات سختگیرانه ای - سختگیرانه ، تنبیه کننده و انضباطی - دریافت کرد که آموزشهای دینی و لاتین را نسبت به ریاضیات و علوم ترجیح می داد.

کتاب فلسفه حقوق

ایمانوئل کانت
امانوئل کانت، زاده ی 22 آوریل 1724 و درگذشته ی 12 فوریه 1804، فیلسوف برجسته ی آلمانی بود.کانت در کونیگسبرگ، مرکز پروس شرقی، در خانواده ای متوسط و مسیحی زاده شد.او در دانشگاه کونیگسبرگ به تحصیل فلسفه و ریاضیات پرداخت و پس از دانشگاه چند سالی تدریس خصوصی کرد. کانت در سی و یک سالگی، در دانشگاه، مدرس بدون حقوق رسمی شد؛ یعنی حقوق او به شهریه ای وابسته بود که شاگردان می پرداختند و گاهی مجبور می شد بخشی از کتاب هایش را برای دوری از مشکلات مالی بفروشد. او پانزده سال در این شغل باقی ماند و در این مدت ...
قسمت هایی از کتاب فلسفه حقوق (لذت متن)
در نوشته های لاک سه تعبیر «قانون طبیعی، اقانون عقلانی و قانون الهی، به یک معناست. یکی بودن قانون طبیعی و قانون الهی در نوشته های او حاکی از تأثیر آرای توماس اکوییناس در فلسفه سیاسی اوست. این پشتوانه های طبیعی و عقلانی و الهی ضامن سرمدیت و اطلاق حقوق طبیعی است. این حقوق همگانی، همه جایی و برای همه است و به این جهت از مقام اطلاق برخوردار است. " شتراوس چهار قانون به عنوان حقوق طبیعی به لای نسبت داده است ١- حق صیانت ذات ۲- حق برخورداری از سعادت و خوشی ۳- حق برابری ۴- حق مالکیت بر اموال شخصی. لاک دو رساله در حکومت مدنی نوشته که بیشتر آرای خود را در رساله دوم آورده است و ما از این پس آنچه از آرای او نقل می کنیم از رساله دوم او برگرفته ایم. لاک در رساله دوم خود در باب حکومت مدنی (فصل دوم) می گوید: «وضع طبیعی حالت برابری است.» و چند سطر بعد از آن اضافه میکند: «وضع طبیعی حالت آزادی است. از جمع این دو مطلب یکه قضیة بنیادی در فلسفه سیاسی لاک به دست می آید و آن اینکه انسان ها طبیعت آزاد و برابرند. به اعتبار همین قضیه است که به قول شتراوس، لاک از پایه گذاران حقوق طبیعی مدرن است.

دو حق آزادی و برابری از عمده ترین حقوق طبیعی است که گاهی در هم ادغام شده و به صورت یک حق واحد بیان می شود: انسانها حق دارند که در برابر هم آزادی داشته باشند؛ یا حق داشتن آزادی یک حق مساوی است. این حق یک حق طبیعی است یعنی برآمده از سرشت و نهاد و فطرت انسانهاست؛ به دو دلیل: ب ا این حق، به موجب انسانیت انسان ها به آنها تعلق میگیرد نه به موجب اضافات جغرافیایی از قبیل رنگ، نژاد، ملیت، دین با شهروندی و عضویت در گروه اجتماعی خاصی. حق آزادی برابر مستقیما برآمده از ذات انسانهاست. در دیدگاه الهی، این حق، عطیه الهی است که به طور مساوی بین انسانها تقسیم شده است و در دیدگاه مادی و طبیعت گرایانه، این حق از طبیعت واحد انسانها برآمده است. ۲- این حق، تابع اراده انسان با نتیجه عملکرد ارادی او نیست تا بتوان برای آن به عنوان یک ثروت و دارایی بشری، شدت و ضعف با افزایش و کاهش تصور کرد او مدعی شد که فلان شخص در فلان شرایط، بیشتر از آن برخوردار است؛ در حالی که سایر حقوق ( مثل مزد کار) وابسته به عملکرد انسان است و متناسب با تغییر کم و کیف افعال، تغییر می کند.