1. خانه
  2. /
  3. کتاب نقشه و قلمرو

کتاب نقشه و قلمرو

نویسنده: میشل ولبک
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4 از 5 رأی

کتاب نقشه و قلمرو

La carte et le territoire
٪15
400000
340000
پیشنهاد ویژه
2.75 از 2 رأی

کتاب نقشه و قلمرو

The Map and the Territory
انتشارات: افراز
٪25
380000
285000
معرفی کتاب نقشه و قلمرو
«میشل ولبک» نام آشنای دو دهه‌ی اخیر ادبیات فرانسه، با شهرتی که هر روز عالم‌گیرتر می‌شود، بی وقفه درحال نوشتن است. وارث اصیل مارکی دوساد، ژرژ باتای و موریس بلانشو که امروز به شکل عجیبی تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان فرانسه شده‌است. برای بنده‌ی جایزه‌ی گنکور که همواره تحسین منتقدان ادبی سرتاسر جهان را همر اه خود داشته، این حجم از استقبال مردمی چیز عجیبی‌ست. «نقشه و قلمرو» همان رمانی‌ست که شاید بتوان آن را آغازگر شهرت و محبوبیت زایدالوصف ولبک دانست. رمانی که در سال 2010 منتشر شد و با جایزه‌ی گنکوری که نصیبش شد، ولبک را در مقام نویسنده‌ای صاحب سبک تثبیت کرد. در تمام ده سال گذشته تا به امروز، هرچه ولبک نوشته رنگ و بویی از درونمایه و آشکارگی مضمونی و سبکی «نقشه و قلمرو» را در خود داشته است. همان برانگیختگی اروتیک، خشونت، تضاد و تصادم طبقاتی و فوران احساسات جنون‌آمیز و البته پرده‌دری در تمام شئون! کتاب «نقشه و قلمرو» با داستانی سرشار از شوخی و هجو پیرامون زندگی هنرمندی بورژوا، در حمله به سبک زندگی شخصیت‌هایش و منش رفتاری‌شان هیچ ابایی ندارد. رمان «نقشه و قلمرو» ولبک، آغازگر راهی‎‌ست که امروز در «سروتونین» واپسین رمان منتشرشده‌اش، می‌توان رویت کرد؛ زوال جامعه و فروپاشی قریب‌الوقوع همه‌ی ساختارها.
درباره میشل ولبک
درباره میشل ولبک
میشل وِلبک  با نام اصلی میشل توما، نویسنده معاصر فرانسوی متولد 1956 است. او در سال 2010 برنده جایزه ادبی معتبر گنکور شد. بسیاری او را مهم‌ترین نویسنده نسل جدید فرانسه می‌دانند. این نویسنده فرانسوی به خاطر طنز نیشدار و رندانه خود به شهرت رسیده‌است.
ویژگی های کتاب نقشه و قلمرو
  • برنده ی جایزه ی گنکور 2010
قسمت هایی از کتاب نقشه و قلمرو

پذیرشگر ماشین های فرناند گارسین با کمی خودستایی گفت: "ما فقط در مناطق کاملا امن فعالیت می کنیم قربان." ژد از اینکه می خواست کریسمس خود را در چنین مکان نامناسبی بگذراند احساس گناه بیشتری می کرد، و مثل هر سال از دست پدرش که اصرار به ماندن در خانه ی بورژوازی اش داشت عصبانی بود. خانه ای که در میان یک پارک بزرگ قرار داشت و جنبش های مردمی به تدریج به قلب آن نفوذ کرده بودند که منطقه را خطرناک تر هم می کرد، و اخیرا نیز تحت کنترل کامل باند جنایتکاران قرار گرفته بود. در ابتدا دیوار های اطراف خانه باید مسلح به یک حصار الکتریکی می شدند و بعد یک سیستم دوربین مدار بسته که به ایستگاه پلیس وصل بود کار گذاشته می شد، همه ی این ها به این خاطر بود که پدرش بتواند در خانه ی 12 اتاقه اش که هیچ جوره گرم نمی شد و هیچکس جز ژد در شب کریسمس به آن رفت و آمد نداشت، پرسه بزند. تمام مغازه های اطراف خیلی وقت بود که بسته بودند و قدم زدن در خیابان ها غیر ممکن بود زیرا حتی حملاتی که به ماشین های متوقف پشت چراغ قرمز می شد نیز شنیده نمی شدند. شورای لوقانسی یک نگهبان در ماشین برای اون تعیین کرده بود- یک زن بدخلق و زمخت سنگالی به اسم چاقالو که از همان اول هم از پدر ژد خوشش نیامده بود و از عوض کردن ورق ها بیشتر از یک بار درماه سر باز می زد و به احتمال زیاد هم از کمک هزینه های خرید مقداری پول کش می رفت. اینطور که به نظر می رسید، دمای اتاق یواش یواش بالا می رفت. ژد از نقاشی نیمه کاره اش عکسی گرفت که حداقل چیزی برای نشان دادن به پدرش داشته باشد. شلوار و پیراهنش را درآورد و چهارزانو روی تشک باریک روی زمین که به عنوان تخت از آن استفاده می کرد نشست. به تدریج، ریتم نفس هایش را آرام تر کرد. او امواجی را که به نرمی و آرامی در یک تاریک و روشن مات حرکت می کردند تجسم کرد. او سعی کرد که ذهنش را به مکانی آرام هدایت کند و خود را در بهترین حالت برای رویارویی با پدرش در شب کریسمس آماده کند. این آماده سازی ذهنی نتیجه داد، و بعد از ظهر فردا گویی یک منطقه زمانی بی طرف و حتی نیمه جادویی بود؛ او چیز دیگری نمی خواست.

نظر کاربران در مورد "کتاب نقشه و قلمرو"
9 نظر تا این لحظه ثبت شده است

ترجمه الله دادی برگزیده چهلمین دوره کتاب سال ایران👌

1403/07/06 | توسطحسن محرمی
11
|

اوئلبک از بهترین نویسنده‌های زنده دنیاست و احتمالا نقشه و قلمرو بهترین رمان اون باشه.

1402/11/13 | توسطبابک عباس زاده
2
|
پاسخ ها

به نظر من نقشه و قلمرو بهترین رمانشه و بعد از این قرص کوچک و سفید( سروتونین)

1403/02/02|توسطکاربر سایت
0

سروتونین هم رمان خوبیه که متاسفانه ترجمه خوبی هنوز ازش نیست. فقط تصور کنید که مترجم ایرانی، "سروتونین" رو "قرص کوچک و سفید" ترجمه کرده باشه!

1403/09/18|توسطبابک عباس زاده
0

مهمترین دلیلی که کتاب چند بار در ارشاد رد شد، کلمه «سروتونین» بود، کمیسیونی تشکیل دادند که مجوز کتاب رو منوط به تغییر اسم اون کردند.

1403/09/26|توسطبهنود فرازمند
1

ترجمه انتشارات نو بی‌نظیره، یعنی خرابکاری که نشر افراز انجام داده رو به بهترین شکل جبران کرده. ماشالله به آقای الله‌دادی که گویا در آینده باید اسمشون رو زیاد بشنویم با این کارهای قوی.

1401/07/04 | توسطعباسی - کاربر سایت
5
|

متاسفانه ترجمه‌ی بهنود فرازمند (نشرافراز) پر از ایراد است.

1401/02/02 | توسطشاهین - کاربر سایت
8
|

لطفا ترجمه‌ی نشر نو رو موجود کنید.

1401/02/02 | توسطسروش کاکاوند
6
|

لطفا ترجمه نشر نو رو موجود کنید.

1401/02/01 | توسطسروش کاکاوند
6
|

فکر کنم مترجم محترم زیاد از گوگل ترانسلیتر استفاده کرده !

1401/01/16 | توسطشهرام تنگستانی زاده
5
|

من این دوتا کتاب رو تو کتابفروشی مقایسه کردم. ترجمه‌ی نشر افراز خیلی عجیب بود. بخش اول کلاً پر از جمله‌های نامفهوم بود. اصلاً انگار یه کتاب دیگه‌اس! این بخشی هم که تو سایت ایران‌کتاب به‌عنوان نمونه متن گذاشتن از همون ترجمه نشر افرازه و قشنگ نشون میده چه خبره تو کتاب!

1400/12/27 | توسطمحمودرضا قطبی
12
|

ترجمهٔ نشر افراز افتضاح مطلق و ترجمهٔ نشر نو عالی است. تعجب می‌کنم که چطور یک انتشارات حاضر می‌شود چنان ترجمه‌ای را منتشر کند.

1400/12/21 | توسطمینا رضایی - کاربر سایت
11
|