کتاب دختر سیب

Apple Girl
رمان ایران 2
کد کتاب : 53418
شابک : 978-6007826973
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 266
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
قسمت هایی از کتاب دختر سیب (لذت متن)
سینما خلوت شد. آن قدر که حوصله سایه در آن اتاق گیشه سر رفت و همان جا بود که فکر کرد بدبختی هایش از کی شروع شده است. از روزی که سر کار آمد همه چیز خوب نبود. حتی آشنایی اش با آلما و حتی ضرغامی که حواسش بود پسر های محل سر به سرش نگذارند. مریم در زندان به او گفت خوشبختی مثل گودزیلاست فقط تو فیلم ها میشه اونو دید . سایه گودزیلا را در سینما دیده بود . فقط در سینما. سایه نمی خواست خوشبختی را ببیند ولی نمی خواست بد بختی را هم ببیند. آخر سر فرانک گفت بد بختی که فقط مال تو نیست مال ما زنهاست . از همون اول، از همون زمان که آدم سیب را خورد و گناه را انداخت گردن حوا. سایه اول خندید بعد فکر کرد فرانک دروغ می گوید اما کم کم باورش شد .