1. خانه
  2. /
  3. کتاب علی دشتی و نقد ادبی

کتاب علی دشتی و نقد ادبی

3.1 از 1 رأی

کتاب علی دشتی و نقد ادبی

Ali Dashti Va Naghde Adabi
انتشارات: سخن
ناموجود
110000
معرفی کتاب علی دشتی و نقد ادبی

این کتاب بحثی است در ادامه‌ی روشن‌گران ایرانی و نقد ادبی که پیش از این منتشر شده است. در آن کتاب افکار و آثار میرزا فتح علی آخوند‌زاده، میرزا آقا‌خان کرمانی، میرزا ملکم خان، زین‌العابدین مراغه‌ای، طالبوف تبریزی، احمد کسروی و صادق هدایت، در حوزه‌ی نقد ادبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته بود و سهم هر یک در نگرش انتقادی بر ادبیات بازنموده شده بود.

این کتاب به آثار نقد ادبی علی دشتی نویسنده، منتقد و سیاست‌مدار نام‌آور معاصر ایران اختصاص می‌یابد. کوشیده شده از آثار بسیار او در بررسی و نقد ادبیات، تحلیلی انتقادی ارایه شود و ضعف و قوت کارهایش باز‌نموده شود.

درباره ایرج پارسی نژاد
درباره ایرج پارسی نژاد
پارسی نژاد متولد ۱۳۱۷ آبادان است.نوشتن را به جد و جهد از دوران دبیرستان آغاز كرده و از همان آغاز نیز گرایش نقد ادبی داشته است.زنده یاد سیروس طاهباز كه او نیز متولد آبادان بود، از تأسیس انجمن ادبی دبیرستان رازی آبادان یاد می كرد كه مهم ترین كار آن تهیه یك روزنامه دیواری بود و ایرج پارسی نژاد با آن همكاری داشت. پس از پایان تحصیلات متوسطه در زادگاه ،برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات به تهران می آید و موفق به اخذ مدرك فوق لیسانس زبان شناسی دانشگاه تهران می شود.شوق تحصیل اما ماجرای تحصیلات پارسی نژاد را به این مختصر ختم نمی كند و او را ترغیب به عزیمت به انگلستان می كند.او به دانشگاه آكسفورد می رود تا در رشته ادبیات تطبیقی ادامه تحصیل دهد.پارسی نژاد موفق به اخذ مدرك دكترای ادبیات تطبیقی از دانشگاه آكسفورد انگلیس می شود. پس ازبازنشستگی به آمریكا عزیمت می كند و در دانشگاه UCLA به تدریس « مروری بر ادبیات كلاسیك فارسی » به زبان انگلیسی می پردازد.
نظر کاربران در مورد "کتاب علی دشتی و نقد ادبی"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

«علی دشتی و نقدِ ادبی» اگر باورداشته‌باشیم که نقدِ ادبی رویکردها و نحله‌های گوناگونی دارد، بی‌گمان علیِ دشتی در نحلهٔ نقدِ تأثّری و احساس‌گرایانه یکی از درخشان‌ترین چهره‌ها است. نخستین بارقه‌های نقدِ ادبیِ جدید را باید در آثارِ روشنگرانِ حوالیِ مشروطه (آخوندزاده، میرزا آقاخان، مراغه‌ای، طالبوف و ...) جستجوکرد. در دهه‌هایی که دشتی در زمینهٔ نقدِ شعر و شاعرانِ ایرانی قلم‌می‌زد (دهه‌های سی تا پنجاه) جریان‌های روشنفکری در حوزهٔ نقدِ ادبی فعّال بودند؛ نقدِ دانشگاهی نیز درکنارِ نقدِ مطبوعاتی و مجلّاتِ ادبی درحالِ شکل‌گیری بود. اگر از کنارِ اشاراتِ پراکندهٔ چهره‌هایی هم‌چون نیما و هدایت بگذریم، شاید نقدهای اغلب جامعه‌گرایانهٔ فاطمهٔ سیاح دراین‌میان استثنا باشد. اما در آن دهه‌ها هیچ ادیب و منتقدی نمی‌شناسیم که هم‌چون دشتی در آثاری مستقل، شعر و اندیشهٔ خیام، خاقانی، سعدی، مولوی و حافظ را بررسیده‌باشد و ضمنِ توصیف و تحلیلِ آثار و نیز سنجشِ طرزِ شعرِ آنان با یکدیگر، داوری‌ها و ارزیابی‌هایی اغلب درست ارائه‌داده‌باشد. دشتی شیفتهٔ لامارتین، روسو، گوته بود اما شاید نگاهِ تحلیلی و پرسش‌گرانه‌اش را بیش‌از هرکسی مرهونِ آناتوس فرانس بوده‌باشد. آن دهه‌ها ادبا «اغلب» به مباحثِ تاریخِ ادبیاتی، نسخه‌پژوهی و متن‌پژوهی اهتمام‌داشتند. در دهه‌های بعد است که چهره‌هایی هم‌چون استاد زرین‌کوب و به‌ویژه دکتر رضا براهنی و استاد شفیعیِ کدکنی، به تحلیل و کالبدشکافیِ متون و بلاغت و ادبیّتِ آثار توجه‌می‌کنند. علیِ دشتی که نخست اهلِ سیاست بود و بعدها داستان‌نویس شد، در چنین مقطعی «دمی با خیام»را منتشرکرد؛ اثری که همان سال‌ها به عربی و انگلیسی برگردانده‌شد و هنوز هم طراوتش را ازدست‌نداده‌است. دشتی جدا از «کاخِ ابداع» (طبقه‌بندیِ موضوعیِ شعرِ حافظ)، «نقشی از حافظ» را نیز منتشر کرد. جز «حافظ چه می‌گویدِ»؟ محمودِ هومن و «جامِ جمِ» (چاپِ نخستِ «مکتبِ حافظ») استاد مرتضوی، در آن سال‌ها درزمینهٔ تحلیلِ بلاغی و ادبیِ شعرِ حافظ پژوهشی پراهمیت‌تر از اثرِ دشتی تألیف نشده‌بوده‌است. همین‌طور است «سیری در دیوان شمس» و «قلمروِ سعدی»، که بیانگرِ نگرشِ تحلیلی و اشرافِ دشتی بر شعر و ادب و عرفان و کلامِ ایرانی و اسلامی است....

1403/06/27 | توسطصابر جبراییلی
0
|