سرشار از بینش برای مخاطبین و نویسندگان معاصر.
راهنمای دقیق «فورستر».
روشنگرانه و سرگرم کننده.
من از این که شاعران، رمان را خوار می دارند در شگفت نیستم، هرچند که گاهی اوقات تصادفا خویشتن را در آن نیز می یابند، و نه هم از ملالت و دلزدگی مورخان، آنگاه که تصادفا همین باتلاق، به عرصه های عمل ایشان هم راه می یابد.
شاید پیش از آغاز به موضوع لازم باشد رمان را تعریف کنیم. این البته یک ثانیه هم وقت نخواهد گرفت. آقای «آبل شووالی» در جزوه ی کوچک اما درخشان خود تعریفی را به دست می دهد؛ و خوب اگر یک منتقد فرانسوی نتواند رمان انگلیسی را تعریف کند، پس چه کسی می تواند؟
او می گوید که رمان داستانی است به نثر، و با وسعتی معین. و این برای ما کافی است، جز این که شاید بیفزاییم که این حد یا وسعت نباید کمتر از پنجاه هزار کلمه باشد.
این تکنیک که با نام «آینه داری» نیز شناخته می شود، در صورت استفاده ی درست و مناسب، روشی عالی برای خلق تعلیق و تنش دراماتیک در مخاطبین است.
«زاویه ی دید»، داستان ها را به آثاری جدید تبدیل می کند و نشان می دهد ما به جای نیاز داشتن به مجموعه ای جدید از رویدادها، فقط به شیوه ای جدید برای نگاه کردن به آن ها نیاز داریم.
نوشتن یک داستان، مانند ساختن یک خانه است: ممکن است تمام ابزار و ایده های مورد نیاز را در اختیار داشته باشید، اما اگر پِی و و بنیان اثر محکم نباشد، حتی زیباترین سازه ها نیز دوامی نخواهند داشت.
کاراکترهایی پیچیده که وجهی تاریک در وجود آن ها به چشم می خورد
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.
وقتی در حال نوشتن یک داستان هستید، باید تصمیم بگیرید که راوی قصه چه کسی است و داستان را برای چه کسانی تعریف می کند
هدف اصلی برای اغلب داستان سرایان این است که کاری کنند مخاطبین، داستان آن ها را کامل بخوانند
اتاقی با یک منظره رو هیچ نشری چاپ نکرده؟
درود. تحت عنوان «اتاقی با یک چشمانداز» از انتشارات برج با ترجمهٔ آقای سهیل سمّی چاپ شده است.