ویرجینیا وولف یکی از بزرگترین نویسندگان خلاق در قرن بیستم است.
کتابی تحلیلی سرشار از ایده و فکر.
نقطه ی تحولی در اندیشه ی فمینیسم و شاهکاری ادبی.
طی همه ی این قرن ها زنان چون آینه هایی عمل کرده اند که قدرتی جادویی و خوشایند دارند و می توانند قامت مرد را دو برابر اندازه ی واقعی اش نشان بدهند. بدون این قدرت، احتمالا زمین هنوز باتلاق و جنگل بود.
صد سال دیگر زنان دیگر جنسیت تحت حمایت نخواهد بود. منطقا در تمام فعالیت ها و کارهایی که روزی از آن ها محروم بوده اند، شرکت خواهند کرد. زمانی که زن بودن دیگر شغل تحت حمایت نباشد، هر اتفاقی ممکن است بیفتد.
بی اعتنایی جهان پیرامون، که کیتس و فلوبر و دیگر مردان هنرمند به سختی قادر به تحمل آن بودند، در مورد او (زن) دیگر بی اعتنایی نبود، خصومت و عناد بود. دنیا به او همچون مردان نمی گفت اگر می خواهی بنویس، برای من فرقی نمی کند. بلکه با قهقهه می پرسید: «می خواهی بنویسی؟ نوشته ی تو به چه دردی می خورد؟»
این تکنیک که با نام «آینه داری» نیز شناخته می شود، در صورت استفاده ی درست و مناسب، روشی عالی برای خلق تعلیق و تنش دراماتیک در مخاطبین است.
«زاویه ی دید»، داستان ها را به آثاری جدید تبدیل می کند و نشان می دهد ما به جای نیاز داشتن به مجموعه ای جدید از رویدادها، فقط به شیوه ای جدید برای نگاه کردن به آن ها نیاز داریم.
نوشتن یک داستان، مانند ساختن یک خانه است: ممکن است تمام ابزار و ایده های مورد نیاز را در اختیار داشته باشید، اما اگر پِی و و بنیان اثر محکم نباشد، حتی زیباترین سازه ها نیز دوامی نخواهند داشت.
پژوهشگران در سال های اخیر، به ارتباطاتی میان شباهت های اعصاب شناختیِ بیماری های روانی، و خلاقیت در ذهن اشاره کرده اند.
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
او زنی توانا و پرشهامت بود که چون قایقرانی بی ادعا، آثارش را بر امواج پر تلاطم ادبیات قرن نوزدهم سوار کرد
وای اولین کتابی بود که نصفه رهاش کردم… اصلا نمیتونستم ادامش بدم. بشدت ذهنمو بهم ریخته کرد و به شدت حوصله سر بر بود…
بنظرم با اینکه محتوا به قلم شخصیتی دانا و جسور با مد نظر داشتن محدودیتهای آن دوره نوشته شده بازهم مقدمه و نتیجهی روشنی برای ارائه نداشت و به عنوان اولین اثری که از ایشون مطالعه کردم و در برابر تعریفات اغراق امیزی که شنیده بودم ، مطلقا ناامید و سرخورده از خوندن باقی کتاب شدم...
کتاب اتاقی از آن خود، اثر مشهور ویرجینیا وولف، در سال 1929 و در 47 سالگی نویسنده منتشر شد. ویرجینیا وولف یکی از نویسندگان تأثیرگذار و از فعالان حقوق زنان قرن بیستم است که در دوران حیات خود دو جنگ جهانی را پشت سر نهاد و سرانجام تصمیم گرفت به زندگیاش پایان دهد. او و سیمون دوبوار دو نویسندهای بودند که با چاپ آثار برابریخواهانهی خود در گسترش نظریهها و فعالیتهای فمینیستی نقش عمدهای داشتند. کتاب «اتاقی از آن خود» علاوه بر برخورداری از شیوهی نگارش ویژه، شکلدهندهی تئوریهای فمینیستی و بهویژه نقد ادبی فمینیستی بوده است. موضوع محرومیتهای زنان همواره و پیش از ویرجینیا وولف هم وجود داشته؛ اما او نخستین کسی است که این موضوع را بررسی کرده است. نویسنده این کتاب را بعد از سخنرانیهای «زن و داستان» در کالج نیوهام و کالج گرتن در اواخر دههی بیست میلادی به رشتهی تحریر درآورد و یک سال بعد، آن را به چاپ رساند. این نویسندهی تأثیرگذار در کتاب «اتاقی از آن خود» به این مسئله میپردازد که چرا تعداد شاعران و نویسندگان زن کم بوده است. او یکی از دلایل این امر را در ساختار خانواده و نقش زن در این ساختار میبیند؛ چراکه زن حتی برای نیم ساعت فرصت نداشته که در اتاقی از آن خود فارغ از وظایفش به نوشتن بپردازد. دلایل دیگر از دیدگاه وولف نداشتن پول و امکان تحصیل برای زنان است. این کتاب بهعلت ویژگیهای یگانهای که داشته و سبک جدیدی که ایجاد کرده، در کلاسهای آیین نگارش در دانشگاهها تدریس میشود.
این کتاب درمورد زنان و نویسندگیه. ابتدا نویسنده از یک سری محرومیت هایی که در زندگی روزمره به دلیل زن بودن تجربه کرده نوشته و بعد درمورد چندین نویسنده زن صحبت کرده که به دلیل نابرابریها نتونستن به اندازه مردان نویسنده پیشرفت کنن. (این قسمت خیلی جذاب بود.) در اخر هم نویسنده از زنان میخواد که مستقل باشن تلاش کنن و حتما درآمد داشته باشن. این کتاب رو خیلی دوست داشتم. چرا؟ چون نویسنده یک فمینیست واقعی بوده؛ بی عدالتی رو با تمام وجود حس کرده درمورد این مسئله درست فکر کرده، تحقیق کرده و بعد حرف زده. تفاوتهای بین زن و مرد رو نادیده نگرفته که این از نظر من بسیار مهمه که خیلیا بهش بی توجهن. 🔴چیزی که یاد گرفتم این بود که زن و مرد باید حقوق برابر داشته باشن اما نباید تفاوتهای بینشون نادیده گرفته بشه و به زور زن و مرد رو از هر لحاظ یکسان دونست. 🌟امتیازم از ۵: ۴