دوریس می لسینگ، زاده ی ۲۲ اکتبر ۱۹۱۹ و درگذشته ی ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، نویسنده ی صوفی و فمینیست انگلیسی و برنده ی جایزه ی ادبیات نوبل در سال ۲۰۰۷ میلادی بود. او یازدهمین زن برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات و مسن ترین برنده ی این جایزه (هنگام دریافت) بود.دوریس لسینگ از پدر و مادر انگلیسی در سال ۱۹۱۹ در کرمانشاه، ایران زاده شد. پدرش، آلفرد تیلور که در جنگ جهانی اول معلول شده بود، کارمند بانک شاهنشاهی ایران و مادرش امیلی ماد تیلور، پرستار بود.در سن ۱۵ سالگی لسینگ خانه را ترک کرد و به عنوان یک پرستار بچه مشغول به کار شد. در این زمان بود که به خواندن متون سیاسی و جامعه شناسی ای پرداخت که کارفرمایش در اختیار او می گذاشت. تقریبا در همین زمان بود که نوشتن را آغاز کرد. در سال ۱۹۳۷ لسینگ به سالزبری (شهری در جنوب انگلیس) نقل مکان کرد تا به عنوان یک اپراتور تلفن کار کند و پس از مدت کوتاهی با نخستین همسرش فرانک ویزدم ازدواج کرد. پیش از این که زندگی مشترکشان در سال ۱۹۴۳ پایان یابد، از او صاحب ۲ فرزند شد.در سال ۱۹۴۹ لسینگ به همراه کوچک ترین پسرش به لندن رفت و در همین هنگام نخستین رمانش با عنوان علف ها آواز می خوانند را منتشر شد. اثری که باعث شهرت لسینگ شد و مهم ترین اثرش می باشد، دفترچه طلایی بود که در سال ۱۹۶۲ نوشته شد. در سال ۱۹۸۴ او سعی کرد که دو رمان را با نام مستعار جین سامرز به چاپ برساند و به این وسیله دشواری هایی که برای چاپ کتاب در برابر نویسندگان تازه کار قرار دارد را نشان دهد. ناشر لسینگ در بریتانیا این آثار را رد کرد ولی انتشارات ناپف در ایالات متحده آن ها را پذیرفت. او در حومه ی لندن در هامپستد زندگی می کرد.دوریس لسینگ، روز یکشنبه ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳ در سن ۹۴ سالگی در لندن درگذشت.
مجموعه مقالاتی خردمندانه.
لسینگ در این کتاب به کاوش در راه های جدید برای نگاه کردن به خودمان و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، می پردازد.
اثری بدیع و بااهمیت از لسینگ.
وقتی زندگی ام را که اکنون شست و شش سال از آن می گذرد، مرور می کنم، آن چه می بینیم توالی رویدادهای عمومی مهم، جوشش احساسات، شور و هیجان بی محابای جانبدارانه است که می گذرد، ولی تا وقتی هست، تنها کاری که از ما بر می آید این است که فکر کنیم این شعارها، این اتهام ها یا این ادعاها، این عربده ها، خیلی زود به نظر همه مسخره و شرم آور می شود. در این فاصله بیان چنین چیزی ممکن نیست.
وقتی عضو گروهی هستیم، تمایل داریم مانند آن گروه فکر کنیم. حتی ممکن است برای پیدا کردن افراد همفکر به آن گروه پیوسته باشیم. ولی متوجه این موضوع هم می شویم که طرز فکرمان به دلیل تعلق به یک گروه تغییر می کند. سخت ترین کار دنیا برای کسی که عضو گروهی است، حفظ عقیده ی فردی مخالف است.
پژوهش ها نشان داده که ده درصد از جمعیت هستند که می توان آن ها را رهبران ذاتی خواند و در تصمیم ها و انتخاب ها از ذهن خوداستفاده می کنند، در دستورالعمل های زندان ها، اردوگاه های کارهای اجباری و اردوگاه اسیران جنگی آمده: این ده درصد را حذف کنید تا زندانی هایتان شهامت خود را از دست بدهند و سر به راه شوند.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
این کتاب در زمرهی موفقترین آثار دوریس لسینگ است که از سوی خوانندگان و منتقدان ادبی در سراسر جهان با استقبال فراوانی روبهرو شد
دوریس لسینگ، نویسنده ی بزرگ و جریان ساز انگلیسی که تأثیرات زیادی بر مخاطبین پرتعداد خود، به خصوص زنان، گذاشته است.
کتاب به مجموعه نوشتار کوتاه که توی پنج قسمت کلی تقسیم شده. دوریس لسینگ تو کتابش تلفیقی از تجاربش توی زندگی عادی و نویسندگیش رو با عقاید و دیدگاههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی رو بیان کرده که خوندن و تفکر کردن تو موضوعاتش خالی از لطف نیست. لسینگ کتابش رو با موضوعی به اسم چشم دیگر شروع میکنه، موضوعی که برای خود من همیشه جالب بوده و بهش فکر کردم. توانایی که اینکه تو موقعیتای مختلف ادم بتونه خودش رو جای ادمای مختلف بزاره و از دید بقیه به قضیه نگاه کنه. موضوعاتی که توی کتاب عنوان شدن و بصورت کوتاه در موردشون بحث شده به شدت جالب توجهن و تقریباً میشه همه اونارو توی زندگی روزمره خودمون ببینیم و برامون اتفاق میفتن. در کل بنظرم کتاب پر از محتوای نوشتاری مفید که لازمه در مورد هر کدومشون یه کتاب خوند و تفکر و تحلیل انجام داد.