کتاب شغل خوب شغل پوچ

Good Business: Leadership, Flow, and the Making of Meaning
کد کتاب : 59013
مترجم :
شابک : 978-6008091929
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 256
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2003
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب شغل خوب شغل پوچ اثر میهای چیکسنت میهایی

«شغل خوب، شغل پوچ» اثری است از میهای چیکسنت میهایی، روان‌شناس برجسته‌ی معاصر که به ویژه به خاطر کارهایش در زمینه‌ی روان‌شناسی مثبت و مفهوم اوج (Flow) شناخته می‌شود. در این کتاب، نویسنده با نگاهی نو به دنیای کسب و کار می‌پردازد و تأکید دارد که سودآوری نباید تنها هدف کسب و کار باشد؛ بلکه ایجاد معنا، مقام و ارزش نیز از اهداف اصلی هر کسب و کار باید باشد. در «شغل خوب، شغل پوچ»، چیکسنت میهایی با معرفی مفهوم اوج یا Flow، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان در محیط کاری، شرایطی را ایجاد کرد که کارکنان تجربه‌ی حضور کامل و تمرکز عمیق را در انجام وظایف خود داشته باشند. وقتی فرد در حالت اوج قرار می‌گیرد، از انجام کار لذت می‌برد، کارایی او افزایش می‌یابد و احساس می‌کند که کار او معنا‌دار است. کتاب همچنین به موضوع رهبری در کسب و کار می‌پردازد. نویسنده معتقد است که رهبران موفق، آن‌هایی هستند که می‌توانند برای کارکنان خود شرایطی را ایجاد کنند که آن‌ها تجربه‌ی اوج و احساس معنا در کار خود را داشته باشند. وقتی کارکنان احساس می‌کنند که کارشان معنا‌دار است و به آن‌ها ارزش قائل می‌شوند، نه تنها بهره‌وری کل کسب و کار افزایش می‌یابد، بلکه رضایت و وفاداری کارکنان نیز افزایش می‌پذیرد.
از دیگر موضوعاتی که در این کتاب مورد توجه قرار گرفته، ایجاد معنا در کسب و کار است. چیکسنت میهایی تأکید دارد که هر کسب و کار باید به دنبال ایجاد ارزش‌های واقعی برای مشتریان، کارکنان و جامعه باشد. او با مطرح کردن مثال‌های متعدد، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با توجه به ارزش‌ها و اخلاقیات، کسب و کارهای موفق و معنا‌داری ایجاد کرد. در نهایت، «شغل خوب، شغل پوچ» یک راهنما برای همه‌ی افرادی است که در دنیای کسب و کار فعالیت می‌کنند - از مدیران برتر تا کارکنان جوان - و مایل به ایجاد تغییر مثبت در محیط کاری خود هستند. این کتاب نه تنها به تبیین مفهوم اوج در کسب و کار می‌پردازد، بلکه به چالش کشیدن مفاهیم سنتی کسب و کار و معرفی راه‌های جدید برای ایجاد معنا و مقام در کسب و کار می‌پردازد.

کتاب شغل خوب شغل پوچ

میهای چیکسنت میهایی
میهای چیکسِنتمیهایی (زاده ۲۹ سپتامبر ۱۹۳۴) روانشناس آمریکایی مجاری-تبار است که بیشتر به خاطر ایجاد مفهوم روان‌شناختی روانی یا سیالی شناخته می‌شود. او استاد برجسته روان‌شناسی و مدیریت دانشگاه تحصیلات تکمیلی کلرمونت است. او همچنین مدیر سابق گروه روان‌شناسی دانشگاه شیکاگو و گروه انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی کالج لیک فارست بوده‌است.میهای چیکسنت میهایی (Mihaly Csikszentmihalyi) یکی از معروف‌ترین روان‌شناسان آمریکایی است که به ویژه به خاطر کارهای پیشروی خود...
قسمت هایی از کتاب شغل خوب شغل پوچ (لذت متن)
حالا که همۀ مردم لاف زنی های مدیران طمع کار را به سنگ محک می زنند، هر رهبر کسب وکاری مشتاقانه راجع به پرهیزکاری صحبت می کند تا اولویت های حقیقی خود را پنهان کند. پس از آنکه شرکت بزرگ انرون سقوط کرد و تبدیل به عبرتی جهانی دربارۀ مدیریت غیرمسئولانه شد، یکی از مدیران برجستۀ آن، جف اسکیلینگ، شغل خود را به «کار خدا» تشبیه کرد. مدیر او کنت لی پیش تر اعلام کرده بود «من اعتقادی قوی داشتم و دارم که یکی از رضایت بخش ترین چیزها در زندگی ایجاد محیطی بسیار اخلاقی و معنوی است که در آن هر فرد اجازه دارد و تشویق می شود که توان خدادادی اش را تحقق بخشد».

این حرف ها ارزشمندند، اما باید به عمل درآیند. برخلاف آن دسته از رهبران که از زبان فقط به عنوان لباسی مبدل استفاده می کنند، افرادی که تجربۀ آن ها در این کتاب آمده واقعا نشان داده اند که سخت می کوشند محیط هایی اخلاقی ایجاد کنند که در آن ها افراد بتوانند توانایی های خود را بشناسند، البته این طور نیست که همیشه بر اساس اهدافی که به زبان آورده اند عمل کنند، اما نظرات، کلمات و رفتار و عمل آن ها نشان می دهد که کسب وکار می تواند بسیار رضایت بخش تر از تصورمان باشد. بر همین اساس کتاب حاضر، که عمدتا بر مبنای تجربۀ این مدیران نمونه است، معنای رهبر خوب، مدیر خوب و کارمند خوب را تشریح خواهد کرد.

ما با مشکلات بزرگی روبه روییم، از کاهش اجتناب ناپذیر منابع طبیعی کمیاب گرفته تا تنش های بسیار بر اثر سبک زندگی پرتکاپویمان و فشارهای ناشی از تخصیص نابرابر منابع میان غنی و فقیر، چه در داخل جوامع و چه در میان جوامع. همچنین اجازه دهید بهای واقعی پیشرفت را از نظر ناهنجاری هایی همچون اعتیاد به مواد مخدر، خشونت و افسردگی که در جوامع دارای فناوری پیشرفته همه گیر شده اند نادیده بگیریم و این واقعیت را بپذیریم که رهبری علمی و کارآفرینی واقعا به وعدۀ خود مبنی بر تحقق زندگی مادی مطلوب تر عمل کرده است.