1. خانه
  2. /
  3. کتاب فرزند آخرین اژدها

کتاب فرزند آخرین اژدها

نویسنده: الن اوه
5 از 1 رأی

کتاب فرزند آخرین اژدها

The Dragon Egg Princess
انتشارات: پرتقال
٪15
229000
194650
معرفی کتاب فرزند آخرین اژدها
کتاب «فرزند آخرین اژدها» رمانی نوشته «الن او» است که نخستین بار در سال 2020 انتشار یافت. در پادشاهی «جوسن»، علیرغم پیشرفت های فناوری در کشور های دیگر، جادو همچنان حرف اول را می زند. پسری 14 ساله به نام «جیهو پارک» با این انتظار از طرف خانواده اش رو به رو شده که او نیز باید مانند نیاکان خود، به یک جنگجو تبدیل شود و از جنگل «کیداهارا» محافظت کند، به خصوص از پنج سال پیش که پدرش به درون این جنگل ماورایی قدم گذاشت و هیچ وقت بازنگشت. «جیهو» که می خواهد به خانواده اش کمک کند، می پذیرد که به خدمت شرکتی خارجی درآید که قصد دارد جنگل را به بهانه مدرن کردن منطقه، از بین ببرد. اما مقامات شرکت، هدف تاریکتری در سر دارند. اکنون «جیهو» باید به کمک شاهدختی گمشده و ساکنین «کیداهارا»، از این سرزمین جادویی محافظت کند.
درباره الن اوه
درباره الن اوه
الن اوه نویسنده کره ای-آمریکایی، و بنیانگذار و رئیس موسسه غیرانتفاعی We Need Divers Books است. او نویسنده سه گانه پیشگویی است، همچنین به عنوان تواریخ پادشاه اژدها، مجموعه ای از رمان های فانتزی، نوجوان بر اساس فرهنگ عامه کره شناخته می شود. اوه در بروکلین، نیویورک بزرگ شد. وی در دانشگاه نیویورک و دانشگاه جورج تاون تحصیل کرد و در رشته حقوق فارغ التحصیل شد. او پس از بچه دار شدن به طور جدی شروع به نوشتن کرد، و به همین دلیل تلاش او برای پیدا کردن کتاب هایی که شامل نمایندگی برای بچه هایش بود، تحریک شد.
Prophecy، اولین کتاب از مجموعه فانتزی بزرگسالان اوه  در ژانویه 2013 منتشر شد. این مجموعه که هم به عنوان سه گانه Prophecy و هم Dragon King Chronicles شناخته می شود، از فرهنگ عامه کره گرفته شده است.
ویژگی های کتاب فرزند آخرین اژدها
  • «الن او» از نویسندگان پرفروش در ادبیات آمریکا
نکوداشت های کتاب فرزند آخرین اژدها

این داستان لذت بخش برای طرفداران داستان های فانتزی جذاب خواهد بود.

Publishers Weekly

یک داستان فانتزی قدرتمند با ضرباهنگی سریع و قهرمانان مدرن.

Kirkus Reviews

این داستان برای طرفداران «هری پاتر» و سایر قصه های جادویی که ریشه در دنیای واقعی دارند، سرگرم کننده خواهد بود.

School Library Journal
قسمت هایی از کتاب فرزند آخرین اژدها

«جیهو» تمام شب نگران بود که اگر سوار موتورسیکلت شود، ممکن است جادوی آن را باطل کند. به جای آن سوار کالسکه ای اسبدار شد و بدون جلب توجه به آنجا رفت. بقیه با شنیدن این حرف فقط شانه بالا انداختند و به او گفتند کهنه پرست. «جیهو» با حسرت به آن ها نگاه می کرد که سوار بر موتورسیکلت هایشان به این طرف و آن طرف می رفتند. به نظر می آمد خیلی بهشان خوش می گذرد.

با وجود تمام برنامه هایی که برای شهرک سازی در زمین های «کیداهارا» داشتند، به نظر می آمد هدف نهاییشان، کوه «جیرای» است. «جیهو» نمی دانست چرا اوریونی ها اینقدر مصمم بودند که به آن آتشفشان برسند. تا جایی که او می دانست، هیچ انسانی هرگز به آن کوه نرفته بود. اگر هم رفته بود، زنده برنگشته بود.

مبهوت به تبر نگاه می کرد. «جیهو» تا آن روز درختی را قطع نکرده بود. وقتی پدرش پیش آن ها زندگی می کرد، «جیهو» هنوز کوچک بود. از وقتی هم که پدرش رفته بود، «جیهو» همیشه از جنگل دوری می کرد. شوهرخاله اش فقط موقعی درخت ها را قطع می کرد که مجبور می شد، و تازه در آن صورت هم، هیچ وقت درخت های «کیداهارا» را قطع نمی کرد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب فرزند آخرین اژدها" ثبت می‌کند