1. خانه
  2. /
  3. کتاب آه و دم

کتاب آه و دم

نویسنده: کاظم رضا
3.7 از 1 رأی

کتاب آه و دم

(مجموعه داستان)
A'ah o Dam
انتشارات: رشدیه
٪15
162000
137700
معرفی کتاب آه و دم
"آه و دم" مجموعه‌ای از پنج داستان کوتاه به قلم "کاظم رضا" است که پس از سال‌ها برای نخستین بار در سال 95 وارد بازار کتاب شد. این اثر صد و شصت و هفت صفحه‌ای که به همت انتشارات رشدیه منتشر شده است، پنج داستان از قلم متفاوت و مسجع "کاظم رضا" را در بردارد و بعد از داستان هما، دومین مجموعه داستانی است که او در زمان حیات خود جهت انتشار مهیا کرده بود. تمام قصه‌های مجموعه داستان "آه و دم"، درست همانطور که نویسنده می‌خواست در این کتاب منتشر شده‌اند و با این که رشته‌ی زندگانی او بریده شد و نتوانست حاصل کار خود را به شکل منتشر شده ببیند، اما همه چیز آن طبق سلیقه و خواست شخصی‌اش در نظر گرفته شد.
ترتیب و توالی قصه‌ها، ویرایش فنی، علائم سجاوندی و اعراب‌گذاری "آه و دم" همگی به نزدیک‌ترین شکل ممکن به خواست نویسنده صورت گرفته و ناشر تا جایی که توانسته، تغییری در آن صورت نداده است. طرح روی جلد کتاب "آه و دم" نیز اثر یکی از هنرمندان نامی ایران، "علی گلستانه" است که به زیبایی این مجموعه را مزین کرده است.
مخاطب از خواندن داستان‌های دلنشین "آه و دم" و مشاهده‌ی نثر متفاوت "کاظم رضا" در خواهد یافت که او نویسنده‌ای معمولی نبود و حقا که از نوادر دوران بود. نویسنده‌ی که به دور از هیاهو و در خلوت شخصی خودش، چنان قلم و کاغذش را تنگ در آغوش گرفته بود که کلمه از تن او بر دل کاغذ می‌چسبید. قلم او جدا از قلم دیگر نویسندگان و کلمات او نیز متفاوت از کلمات آنهاست. نگاه مبهوت ادبیات معاصر، هنوز به قطار واژگان "کاظم رضا" دوخته شده است.
درباره کاظم رضا
درباره کاظم رضا
کاظم رضا (زادهٔ ۱۳ تیر ۱۳۲۴ در تهران – ۱۷ آبان ۱۳۹۵) داستان‌نویس و سردبیر مجله «لوح» دفتری در قصه بود. از شانزده‌سالگی نویسندگی را شروع کرد: سال ۱۳۴۰. اگر جائی ثبت می‌شد، بلندترین روزنامه‌دیواری به سردبیری کاظم نوشته می‌شد؛ روزنامه‌دیواری ۱۲۰۰متری. این روزنامه‌دیواری هنوز در کتابخانه‌ی عظیم او نگهداری می‌شود. کسی که بهترین هدیه‌ی زندگی‌اش را مجموعه‌ای پنج‌جلدی می‌دانست که در ده‌سالگی از پدر به یادگار گرفته بود و با «هدیه از این بالاتر یادم نیست» از آن یاد می‌کند، زود پا به عرصه‌ی نویسندگی گذاشت. تازه از مدرسه فارغ شده بود که قصد انتشار نشریه‌ی «جار» کرد. «جار» فراهم شد و چاپ شد، ولی به‌دلیل نداشتن مجوز و صاحب‌امتیاز پیش از توزیع خمیر شد. مدتی بعد توانست مجوز انتشار مجله‌ی «لوح» را بگیرد و، چنان که خودش دوست داشت، نشریه‌ای برای قصه و داستان منتشر کند(dot) اولین شماره‌ی لوح سال ۴۷ منتشر شد. سرلوحه‌ی لوح انتشار آثار جوانانی بود که جائی برای دیده‌شدن و انتشار آثارشان نداشتند. نویسنده‌های بسیاری اولین‌ها یا بهترین‌هایشان را در نشریه‌ی لوح منتشر کردند. نگاه‌های مختلفی در لوح دیده می‌شد و صداهای گوناگونی از آن به گوش می‌رسید؛ مهم برای سردبیر و سردبیری‌اش قصه بود و قصه‌گوئی. ضمیمه‌ی لوح آثار دیگری هم چاپ شد که کتاب‌های مستقلی بودند. «ساده‌نویسی تذکره‌الاولیاء»، «قصص‌القرآن و اسرارالتوحید» با قلم کاظم رضا و مقدمه‌ی م.آزاد و شفیعی‌کدکنی از همان ضمائم است. «تابستان همان سال» ناصر تقوائی، «نماز میت» رضا دانشور و «سفر» محمود دولت‌آبادی درواقع کتاب‌هائی بودند که به‌عنوان ضمیمه‌ی « لوح» منتشر شدند.

قسمت هایی از کتاب آه و دم

افکارم بر بشارت اشراف دارد. فوج پریان در ملکوتم اوج گرفته اند. از ورای پرده های موج دار قهقهه، روح حور را چرخنده در نور بی رمق قمر، نظاره گرم. در سر، جای سوزن انداختن نیست. سراسرش را عریانی های فربه و سپید گرفته است. خاطرات سبز و سرخ، پی در پی از سرم بلند می شود و رقص کنان به آسمان می رود.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب آه و دم" ثبت می‌کند