کتاب آه و دم

A'ah o Dam
(مجموعه داستان)
  • 10 % تخفیف
    95,000 | 85,500 تومان
  • موجود
  • انتشارات: رشدیه رشدیه
    نویسنده:
کد کتاب : 65249
شابک : 978-6229574614
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 167
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب آه و دم اثر کاظم رضا

"آه و دم" مجموعه‌ای از پنج داستان کوتاه به قلم "کاظم رضا" است که پس از سال‌ها برای نخستین بار در سال 95 وارد بازار کتاب شد. این اثر صد و شصت و هفت صفحه‌ای که به همت انتشارات رشدیه منتشر شده است، پنج داستان از قلم متفاوت و مسجع "کاظم رضا" را در بردارد و بعد از داستان هما، دومین مجموعه داستانی است که او در زمان حیات خود جهت انتشار مهیا کرده بود. تمام قصه‌های مجموعه داستان "آه و دم"، درست همانطور که نویسنده می‌خواست در این کتاب منتشر شده‌اند و با این که رشته‌ی زندگانی او بریده شد و نتوانست حاصل کار خود را به شکل منتشر شده ببیند، اما همه چیز آن طبق سلیقه و خواست شخصی‌اش در نظر گرفته شد.
ترتیب و توالی قصه‌ها، ویرایش فنی، علائم سجاوندی و اعراب‌گذاری "آه و دم" همگی به نزدیک‌ترین شکل ممکن به خواست نویسنده صورت گرفته و ناشر تا جایی که توانسته، تغییری در آن صورت نداده است. طرح روی جلد کتاب "آه و دم" نیز اثر یکی از هنرمندان نامی ایران، "علی گلستانه" است که به زیبایی این مجموعه را مزین کرده است.
مخاطب از خواندن داستان‌های دلنشین "آه و دم" و مشاهده‌ی نثر متفاوت "کاظم رضا" در خواهد یافت که او نویسنده‌ای معمولی نبود و حقا که از نوادر دوران بود. نویسنده‌ی که به دور از هیاهو و در خلوت شخصی خودش، چنان قلم و کاغذش را تنگ در آغوش گرفته بود که کلمه از تن او بر دل کاغذ می‌چسبید. قلم او جدا از قلم دیگر نویسندگان و کلمات او نیز متفاوت از کلمات آنهاست. نگاه مبهوت ادبیات معاصر، هنوز به قطار واژگان "کاظم رضا" دوخته شده است.

کتاب آه و دم

کاظم رضا
کاظم رضا (زادهٔ ۱۳ تیر ۱۳۲۴ در تهران – ۱۷ آبان ۱۳۹۵) داستان‌نویس و سردبیر مجله «لوح» دفتری در قصه بود.از شانزده‌سالگی نویسندگی را شروع کرد: سال ۱۳۴۰. اگر جائی ثبت می‌شد، بلندترین روزنامه‌دیواری به سردبیری کاظم نوشته می‌شد؛ روزنامه‌دیواری ۱۲۰۰متری. این روزنامه‌دیواری هنوز در کتابخانه‌ی عظیم او نگهداری می‌شود. کسی که بهترین هدیه‌ی زندگی‌اش را مجموعه‌ای پنج‌جلدی می‌دانست که در ده‌سالگی از پدر به یادگار گ...
قسمت هایی از کتاب آه و دم (لذت متن)
افکارم بر بشارت اشراف دارد. فوج پریان در ملکوتم اوج گرفته اند. از ورای پرده های موج دار قهقهه، روح حور را چرخنده در نور بی رمق قمر، نظاره گرم. در سر، جای سوزن انداختن نیست. سراسرش را عریانی های فربه و سپید گرفته است. خاطرات سبز و سرخ، پی در پی از سرم بلند می شود و رقص کنان به آسمان می رود.