کتاب عروسی خونین پاریس

Young Henry of Navarre
کد کتاب : 6654
مترجم :
شابک : 978-600-5026-85-6
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 584
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1935
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

هاینریش مان از نویسندگان برجسته ادبیات آلمان در قرن بیستم

معرفی کتاب عروسی خونین پاریس اثر هاینریش مان

کتاب عروسی خونین پاریس، رمانی نوشته ی هاینریش مان است که نخستین بار در سال 1935 منتشر شد. این کتاب خواندنی از نویسنده ی برجسته ی آلمانی، هاینریش مان، به ماجرای زندگی هنری چهارم از دوران کودکی مرفه و رویایی او در روستاهای رشته کوه پیرنه تا رسیدن به اوج قدرت و به سر گذاشتن تاج پادشاهی فرانسه می پردازد. این رمان که یکی از تحسین شده ترین آثار هاینریش مان به حساب می آید، حماسه ای خیره کننده و جذاب است که به شکلی زنده و خیال انگیز، جنگ ها، ساز و کارهای سیاسی، فرقه های مذهبی رقیب و توطئه های پشت پرده ی دنیای قدرت را به تصویر می کشد؛ موضوعاتی که نقشی تأثیرگذار و اساسی در زایش انقلاب فرانسه ایفا کردند.

کتاب عروسی خونین پاریس

هاینریش مان
هاینریش مان زاده ی سال ۱۸۷۱ و درگذشته ی سال ۱۹۵۰، رمان نویسی آلمانی و برادر نویسنده ی بزرگ، توماس مان، بود. مان در سال ۱۹۰۵ رمان «استاد اونرات» نوشت که در ۱۹۳۲ به نام «فرشته آبی» به انگلیسی ترجمه شد و مورد توجه بسیار قرار گرفت. اقتباس سینمایی جوزف فون اشترنبرگ با بازی مارلنه دیتریش از این رمان بسیار مشهور است. هاینریش مان به خاطر مضمون های انتقادی و سیاسی رمان هایش و ضدیت با نازیسم در سال های پیش از جنگ جهانی دوم تحت فشار بود و در سال ۱۹۳۳ زندانی شد. او در سنتا مونیکا،...
نکوداشت های کتاب عروسی خونین پاریس
A profound and beautiful work.
اثری ژرف و زیبا.
The New York Times

An important, and in some respects, a frightening historical novel.
یک رمان تاریخی مهم، و از برخی جهات، ترسناک.
The Nation

قسمت هایی از کتاب عروسی خونین پاریس (لذت متن)
مادرش توضیح داد: «پادشاه در پاریس با پادشاه اسپانیا دوست است. او به اسپانیایی ها اجازه خواهد داد که به ما حمله کنند.» هنری فریاد زد: «من این اجازه را نخواهم داد. اسپانیا دشمن من است و همیشه هم خواهد بود! چون تو را خیلی دوست دارم.» این را گفت و جین را بوسید.

«آیا پدرم فقط همان کاری را می کند که پادشاه فرانسه به او می گوید؟ من این کار را نخواهم کرد.» با لحن آرام خود به او اطمینان بخشید و احساس می کرد این چیزی بود که او دوست داشت بشنود.