گاهی اوقات تا چشم برهم می زنی، می بینی سال های جوانی ات را در خیالی از عشقی بی سرانجام گذرانده ای و دیگر سخت است تا تجربه ای جدید داشته باشی، درست مثل جا گذاشتن دل در سال های دور! کاری که هیچ توجیهی برایش نداریم: این قصه بعضی از ماست که در گذشته خود جا مانده ایم. این داستان نیز روایتی این گونه است، منتها با شرایط خاص خودش. شرایطی که باید در آن بود تا معنای صبر و انتظار را درک کرد و مفهومی از دل بستن را آزمود. هیچ کس تا در آن موقعیت قرار نگیرد نمی تواند قضاوتی صحیح داشته باشد. پس بشنوید قصه اش را و در حال و هوای قصه، قضاوتش کنید.
کتاب سیاه؛ سفید؛ زندگی