آکنده از شوخ طبعی و احساس.
داستان این اثر، به شکلی لذت بخش پیش می رود.
یکی از جذاب ترین نمایشنامه های شاو.
ی: هیچ وقت از جغرافی سر در نیاوردم. الان کجا هستیم؟ الف: در دریای سرخ هستیم. ی: اما این که آبی است. الف: انتظار دیگری داشتید؟ ی: خب، نمی دانستم در این قسمت ها دریا چه رنگی است. همیشه فکر می کردم که دریای سرخ، قرمز است. الف: خب حالا دیدید که نیست. ی: یعنی دریای سیاه هم سیاه نیست؟
الف: شما ازدواج کرده اید؟ ی: نه. چطور؟ قصد و غرضی دارید؟ الف: چه عجله ای دارید. ما هنوز ده دقیقه هم نیست که همدیگر را می شناسیم. ی: فکر می کنید اگر بیست سال دیگر هم با من حرف بزنید در شناخت تان تغییری حاصل خواهد شد؟
ی: دوست ندارم این را بگویم اما مردم شروع کرده اند به حرف زدن پشت سر ما. الف: شروع کرده اند؟ کی تمام کرده بودند؟
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.