«فروچاله» اشارهای است به «نیست» های یافته شده، پس از جست و جوهای بی شمار، منیره، شخصیت مرکزی رمان فروچاله نمی تواند به راحتی با روند زندگی کنار بیاید. او دختری است تنها و غریب با ذهنی درگیر مسائل به نسبت پیچیده که همواره راوی داستان را به چالش میکشد. دختری شهرستانی در تهرانی که وجود او را به رسمیت نمی شناسد. تهران شلوغ و کم رحمی که در قامت صاحب بوتیک پولش را میخواهد و منیره پول ندارد و فرصتش برای به دست آوردن آن، چندان زیاد نیست.
کتاب فروچاله