کارلوس رویز زفون (انگلیسی: Carlos Ruiz Zafón؛ زادهٔ ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۴) نویسنده داستان های جنایی و معمایی اهل اسپانیا است.
کارلوس لوئیت ثافون در بارسلونا بدنیا آمد. او که در اسپانیا بزرگ شد ، زندگی کاری خود را با کسب درآمد در تبلیغات آغاز کرد. پدربزرگ و مادربزرگ او در یک کارخانه کار کرده بودند و پدرش بیمه می فروخت. در دهه 1990 ، روزی زافان به لس آنجلس نقل مکان کرد و مدت کوتاهی در زمینه نویسندگی روی پرده کار کرد. او به انگلیسی مسلط است.… و به این ترتیب، چون روز بیست و سوم ماه آوریل از راه رسید، زندانی های بند، به داوید مارتین که با چشمانی بسته در میان سایه های گوشه ای از سلول خود دراز کشیده بود روی کردند و التماس کنان از او خواستند قصه ای برایشان بگوید کهبه واسطه ی آن رخوت از وجودشان برود. مارتین در پاسخ به آن ها گفت: «پس حالا قصه ای برای شما تعریف می کنم.قصه ای درباره ی کتاب ها، گل های سرخ و اژدها؛ قصه ای که با چنین روز خاصی همخوان باشه. اما ورای هرچیز، این قصه، داستانیه درباره ی جهان سایه ها و خاکسترهای مرگ که با زمانه ی امروز ما همخوانی بیشتری داره…» (بخش هایی گم شده از کتاب زندانی آسمان )
دوستان خوبم میشه لطفا بگید که این داستان با کتاب "شاهزاده مه" متفاوته هست یا نه؟ من تازه شاهزاده مه رو سفارش دادم که نشر افق چاپ کرده و گورستان کتابهای فراموش شده رو قبلا گرفتم که از نشر نیماژ بوده
نه این فرق داره. شاهزاده مه تقریبا اولین رمانی بود که ثافون در دوران جوانی نوشت، ولی این کتاب که متشکل از چند داستان کوتاه هست آخرین اثر از ثافون قبل از فوتش هست
شاهزاده مه کتاب اول از یک سه گانه جداگانه هست لذتشو ببرین