پدربزرگ می گوید آن وقت ها آسمان آبی بوده! ـ آبی؟! ـ باور نمی کنی؟ می گوید آن وقت ها نور روز آن قدر زیاد بوده که هیچ احتیاجی به چراغ شبانه روزی نبوده... ـ آن وقت چشم هایشان از شدت نور درد نمی گرفته؟!...»