هرچه بیشتر به این مرد نگاه می کردم، بیشتر به نظرم می رسید در گذشته ای نه چندان دور، به نحوی در زندگی ام دخالت کرده است. کجا؟ چطور؟ این چیزی بود که به یاد نمی آوردم. جست وجوی لجبازانه ی حافظه ام دو سه ساعت وقت گرفت، بی آنکه نتیجه ای در پی داشته باشد. مرد محکوم نیز به نوبه ی خود از نگاهم پرهیز می کرد و کم کم از تأثیری که گویا این نگاه بر او می گذاشت معذب شدم و همتم را صرف این کردم که به موضوعی دیگر بیندیشم. اما همه می دانند که ذهن وقتی بخواهد به مردی توجه کند چقدر مستبد است. خواه ناخواه دوباره به او فکر می کردم.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
داستان خوبی بود و نویسنده واقعاً قلم جذابی داره و ترجمه هم خیلی خوبه
خلاصه هست یا متن کامله؟
کامل هست و جزو داستانهای کوتاه دوما محسوب میشه
حتما بخونیدش خیلی عالیه
عجب آدمی بود این گابریل لامبر و چه قلمی داره این دوما. نویسندههای بزرگی در طول تاریخ داستان و رمان نوشتن اما گزاف نیست اگر بگم الکساندر دوما شیرینترین رمانها رو نوشته. داستان اینقد شیرینه و کشش داره که زود خونده میشه و ترجمه خیلی خوبی هم داره.