این مجموعه داستانها، بدون شک بهترین داستانهای سال نیستند و حتی نمیتوانند بهترین داستانهای نویسندگان خود باشند. به وضوح، همه داستانهای این مجموعه در یک سطح نیستند و نمیتوان نویسندگان را در یک گرایش و نحله ادبی طبقهبندی کرد. اما تنها اشتراک داستانها در این مجموعه، برخورداری از معیارهای داستان خوب است؛ مانند امکان ارتباط، تاثیرگذاری، معناداری و ساختار منسجم.
داستانها میتوانند بازی باشند؛ جایی که نویسندهها صدای احساسات خود را به اشتراک میگذارند، روح و ذهن و دل خود را نشان میدهند و قدم میگذارند در کوچهپسکوچههای روح کاتب کلمات. اینکه بعضی از کوچهها تنگ یا فراخ باشند، اهمیت چندانی ندارد؛ زیرا آنچه مهم است نفس تماشای این کوچههاست و نفس شنیدن این صداهاست.
کتاب مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت