غم غربت را در نوول کوتاه آنوبیس، نوشته دیگر مهدی اخوان لنگرودی نیز منعکس می بینم. نوستالژی او، لنگرود، زادگاه شاعر با گل و گیاهان و پرندگان و یادهایش. نثر خیال پرداز اخوان لنگرودی در آنوبیس بیان همه ی آن موضوعاتی است که در شعر به اطناب می انجامد؛ و این گریزی است از تنگناهای شعر، به پهنه ی نثر شاعرانه ی داستانی. م.آزاد از مهدی اخوان لنگرودی، پیش از این، آنوبیس را خوانده بودم که یک حکایت تمثیلی (فابل) نو است. زبانی تمثیلی دارد. حدیث نفسی است به طنز، با خیال پردازی های شاعرانه. فابل در ادبیات امروز دنیا شکلهای بسیار متنوعی دارد؛ شازده کوچولو نمونه باز و رهای فابل شاعرانه است؛ آنوبیس هم در این حال و هواست، بیانی نوستالژیک دارد و این حالت به طنز او ملاحتی می دهد
درباره مهدی اخوان لنگرودی
در شهر لنگرود به دنیا آمد. پدرش صاحب کارخانه چای بود. وی دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در لنگرود گذرانید. در سال ۱۳۵۱ از دانشگاه ملی ایران در رشته جامعه شناسی فارغ التحصیل و برای اخذ مدرک دکتری راهی وین شد.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟