1. خانه
  2. /
  3. کتاب سمت تاریک کلمات

کتاب سمت تاریک کلمات

نویسنده: حسین سناپور
3.7 از 1 رأی

کتاب سمت تاریک کلمات

The dark side of the words
انتشارات: نشر چشمه
110000
معرفی کتاب سمت تاریک کلمات
"سمت تاریک کلمات" کتابی است نوشته ی "حسین سناپور" که موفق شده عنوان "برنده ی جایزه ی بهترین مجموعه داستان سال 1385 از بنیاد گلشیری" را از آن خود کند. این اثر مشتمل بر هشت داستان کوتاه از "حسین سناپور" است که عمدتا به ارتباط انسان شهرنشین و معاصر با محیط اطراف و باقی انسان ها می پردازد.
قصه ی نخست با عنوان "خواب مژه هات" روایت مرد معتادی است که دلباخته ی دختری شده و از مسائل مختلف برای او حرف می زند. قصه ی دوم به نام "خیابان های نیمه شب"، با یک تماس تلفنی بی هدف از سوی زنی تنها آغاز می شود و مکالمه ای میان این زن و یک مرد در نیمه شب شکل می گیرد. مرد خیال می کند که زن، همان همسر اوست که چند ماه پیش خانه را ترک گفته و در خلال مکالمه، به باورهایی درباره ی همسرش دست می یابد. در داستان سوم که "کابوس بیداری" نام دارد، با مردی رو به رو هستیم که علی رغم علاقه به همسرش، او را طلاق داده و اکنون با تماس هایی از خواب بیدار می شود که از او علت این کار را می پرسند. داستان چهارم "با تو حرف می زنم، با تو"، قصه ی مردی است که عاشق مجری تلویزیون شده و داستان پنجم "دلم سنگین، زبانم تلخ"، مکالمه ای است بین یک پدرزن و دامادش در صبح نخستین روز بعد از ازدواج دخترش. سه داستان آخر مجموعه ی "سمت تاریک کلمات" به قلم منحصر به فرد "حسین سناپور"، به ترتیب "بگذار همین طور ادامه پیدا کند"، "برکه ی من" و "خانه باید خانه باشد" نام دارند.
درباره حسین سناپور
درباره حسین سناپور
حسین سناپور متولد ۱۳۳۹ نویسنده ای ایرانی است. سناپور داستان نویسی را از کلاس های هوشنگ گلشیری آغاز کرد. رمان نیمه غایب نوشته وی از جمله پرفروش ترین رمان های معاصر فارسی بود که به چاپ هجدهم رسید.
ویژگی های کتاب سمت تاریک کلمات
  • برنده ی جایزه ی بهترین مجموعه داستان سال 1385 از بنیاد گلشیری
قسمت هایی از کتاب سمت تاریک کلمات

«آره نباید آنطور می گذاشت و می رفت.» «چه طور رفت مگر؟» «بی توضیح، بی دعوا، بی اینکه بگذارد من لااقل با بد و بیراه گفتن کمی خودم را سبک کنم. بچه اش که افتاد، کم حرف شد. فکر کردم بعد از یکی دو ماه خوب می شود. سه ماه گذشت و نشد ...» زن گفت: «اشتباه می کنی اگر فکر می کنی باید توضیح می داد. توضیحی وجود ندارد. مثلا چه باید می گفت که احساس می کند مثل یک سنگ شده و تو براش با میز و صندلی و رهگذرهای توی خیابان فرقی نداری؟ خوب بود اگر این را می گفت؟ آره، تو حق داری که فکر می کنی او باید می گفت می خواهد تو را برای چه ترک کند. اما وقتی خودش هم نمی دانست چه می خواهد و دنبال چه دارد می رود، چه چیز را می توانست برای تو بگوید؟ تازه، اگر هم می دانست و می گفت، چیز زیادی عوض نمی شد. چون توضیح ها هم، هر چه باشند، فقط یک جور دروغ اند. برای این هستند که خود آدم و طرف مدتی چیزی به جای جواب برای سوالش داشته باشند. برای این است که جواب واقعی را کسی نمی خواهد بشنود یا بگوید.»

مقالات مرتبط با کتاب سمت تاریک کلمات
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب سمت تاریک کلمات"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

پایین‌تر از این، تحمل ناپذیرتر از این، ممکن نیست.بعضی‌مان یک‌مرتبه بیدار می‌شویم، بعضی آهسته، و بعضی هیچ وقت. اما اگر بیدار شویم، دیگر فکر و نظر دیگران هیچ تاثیری در حال‌مان ندارد. این که وقتی ما را می‌بینند چشمان‌شان برق بزند... اهمیتی ندارد. مهم فقط این است که خودمان جلو آینه که می‌ایستیم چه ببینیم. اگر نتوانیم جلو آینه بایستیم و به خودمان نگاه کنیم، یا اگر نتوانیم یا خیال‌هامان بازی کنیم، نتوانیم و نخواهیم که به هیچ‌چیز و هیچ‌کس فکر کنیم، چه کار می‌کنیم؟

1399/05/04 | توسطم. حسینی
8
|

این کتاب شامل هشت داستان کوتاه میشه. تنهایی و عدم ارتباط آدمها با یکدیگر جان مایه تمام این هشت داستان هست. فضا سازی داستان‌ها به خوبی صورت گرفته و خواننده با آن داستان‌های همراه میشه. بخشی از کتاب:یک روز بیدار می‌شویم و می‌بینیم که نمی‌خواهیم فکرمان هیچ جا برود، نمی‌خواهیم فکر کنیم به چیزهای نیامده و آمده و کارهای نکرده و کرده و هر آنچه که پیش یا بعد از این ممکن است اتفاق بیافتد. و اصلاً نمی‌خواهیم فکری وجود داشته باشد تا یادمان بیاید که هنوز هستیم و هنوز خیلی کارها می‌شود کرد. می‌فهمیم دیگر

1399/05/04 | توسطم. حسینی
6
|