"بعد از آن شب" مجموعه داستانی به قلم مرجان شیرمحمدی است. کتابی که جایزه ی بهترین مجموعه داستان اول سال 1381 از بنیاد گلشیری را برای نویسنده اش به ارمغان آورد. محور عمده ی این مجموعه داستان دلباختگی است. نثر کتاب ساده و صمیمی است و داستان ها در فضایی رئال می گذرند. داستان ها به نوعی روایت تنهایی انسان معاصر اند انسان هایی که مسئله ی ارتباط برایشان به مسئله ای بغرنج تبدیل شده و تلاش برای برقراری رابطه و در ادامه شکست در آن این گمگشتگی وتنهایی را عمیق تر و سخت تر کرده است. شخصیت ها انگار خود ما یا ادم های اطرافمان اند ومشکلاتشان نیز به هیج وجه غریبه نیست. این داستان ها اشنا جنبه های مختلف و در عین حال دردناک تنهایی و عدم ارتباط ادم های امروزی را به خوبی نشان داده است. داستان ها ی کتاب عبارتند از: داستانهای: سلوی؛ زن گرجی؛ یک برش از کیک؛ کامواهای رنگی؛ آپارتمان؛ مسافر؛ یک عدد قبل از خواب؛ روسری حریر؛ سیزده به در؛ بوی توت فرنگی؛ سانس آخر؛ بعد از آن شب.
مرجان شیر محمدی از بازیگران سینمای ایران نیز می باشد و همسر بهروز افخمی کارگردان ایرانی است. پس از برنده شدن جایزه گلشیری انتقاد های شدیدی به این کتاب صورت گرفت اما در دوره ی دوم جایزه هوشنگ گلشیری، داستان سانس آخر باز هم به عنوان داستان برگزیده از دید داوران انتخاب شد.
مرجان شیرمحمدی بازیگر و نویسندهٔ ایرانی است. او همسر کارگردان ایرانی بهروز افخمی است.
از همان اول یک حس غریبی به من می گفت این رابطه را تو تمام می کنی ، یک روز می آیی و می گویی : " کافی یه . تمومش کنیم ." حتی یک بار این را به تو گفتم ولی تو گفتی : " مطمئنی خودت این کارو نمی کنی ؟"
به خاطر آن لحظه ی قشنگ از تو متشکرم . آن لحظه ی قشنگ می ارزد به همه ی سختی ها و بکش و واکش هایی که بعدش برای من درست کردی .
این روزها به این فکر می کنم که چه قدر کلماتی مثل همیشه و تا ابد ابلهانه است ، چه قدر گول زنک است ، چه قدر کم دوام است - درست مثل قول های تو .
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند
من که متعجب شدم چرا این کتاب باید جایزه دریافت میکرد؟ بنظرم ارزش وقت گذاشتن برای مطالعه را ندارد و بجای آن میتوان کتابهای دیگری مثل شبهای روشن داستایفسکی را مطالعه کرد