نویسنده در این کتاب، نگرشی بدبینانه نسبت به روابط بشری دارد: به این معنی که وجود انسان بر انسان بسته است. سادهترین اعمال ما از غرایز پنهان و ناگفته و غالبا ناشناخته سرچشمه میگیرد. عشق و حتی زندگی ممکن نیست مگر با همدستی سکوت. در این مناطق ناپاک، کنجکاوی حکم کفر را دارد و کیفرش خودش است. گفتم: «آیا شما بیخیال زندگی میکنید؟ برای بیخیالی چه کار میکنید؟» با لحنی بیحوصله و دلمرده جواب داد: «فقط تابع درونم میشوم.» - تابع منش و شخصیت خودتان؟ - نخیر، تابع خلق و خویم. - فهمیدم. - فهمیدید؟ چرا همیشه سعی میکنید که بفهمید. حدس زدن بهتر است و...
کتاب هکات و سگ هایش