کتاب"حیوان هوشمند"، داستانی علمی تخیلی، سیاسی، نوشته روبر مرل، نویسنده فرانسوی است که از او کتاب پراقبال «مرگ کسب و کار من است» نیز، توسط احمد شاملو به ترجمه رسیده است. داستان درباره گروهی از دانشمندان آمریکایی است که بر روی دلفین ها تحقیق میکنند و سعی دارند به آنها آموزش دهند تا با زبان انگلیسی با انسانها ارتباط برقرار کنند. مسئول اصلی گروه، دانشمندی بسیار باهوش است که شخصیتی کاریزماتیک دارد اما از ایده اصلی پشت این آزمایش بی خبر است و پس از اینکه تمام تلاش خود را در احقاق این هدف بکار میگیرد، متوجه میشود که این پروژه در جهت استفاده نظامی از دلفین ها در جنگ سرد کلیدخورده است.
این کتاب بر اساس حقیقت های علمی و سیاسی همان زمان نوشته شده است. فیلم سینمایی نیز با همین نام، به کارگردانی مایک نیکولز در سال 1973، بر اساس این کتاب ساخته شده است.
- پیر شدن هیچ وقت چیز جالبی نبوده است ، اما پیر شدن بدون کار و پیشه و در حالی که سن از شصت و هفتاد می گذشت ، بدون اینکه انسان مشغولیاتی داشته باشد یا به تحقیق و مطالعه بپردازد ، از همه بدتر است . - این درست نیست ، ابدا درست نیست که می گویند در رنج کشیدن فضیلتی جادویی وجود دارد ، برعکس به عقیده من رنج کشیدن یک نوع فلج شدن ، گونه ای تحقیر است که هرگز هیچ چیز خوب و جالبی از آن منبعث نمی شود ، پس باید بر آن چیره شد . - زمان نابغه هایی که به تنهایی و به کمک وسائلی ابتدایی موفق به کشفیاتی بزرگ و شگفت انگیز می شدند سپری شده است . در حال حاضر پیشرفت های علمی احتیاج به سرمایه گذاری های بزرگ و گروه های متعدد محققین دارند : یا به عبارت دیگر این کار پول فراوان می خواهد . مسئله حالت نسبیت دارد . هر کس از همه ثروتمندتر است ، لزوما کشفیات بیشتری هم خواهد کرد . - کلمه ی زندگی : چه طنز و تمسخری ، چه خود گول زدنی ، فاصله ی کوتاه میان دو نیستی را زندگی نامیدن . - خوشبختی چنان غیرمعمول و کمیاب است که انسان وقتی با آن رو به رو می شود ، به دشواری می تواند تشخیص بدهد . - راه های زیادی وجود دارد برای اینکه انسان هیچ کاری نکند . انسان می تواند خودش را سرگرم کار نشان دهد ، خیلی هم با شور و علاقه و در عین حال هیچ کاری هم انجام ندهد . - در رنج نوعی تحلیل رفتن وجود دارد که انسان را وا می دارد بیشتر خود را تحلیل ببرد . یک نوع قطع عضو کردن که قطع عضو کردن های دیگر را مطالبه می کند . - انسان می تواند تبسم کند ، تبسم کند ، تبسم کند و در عین حال یک خائن باشد . - شما با این اصطلاح " زمان چه قدر به کندی می گذرد " آشنایی دارید . من هرگز تا به حال چنین عمیق مفهوم آن را درک نکرده بودم . هیچ فکرش را نمی توانید بکنید که زمان در اینجا تا چه حد طولانی است . باور کردنی نیست . روزها مثل هفته ها می مانند و هفته ها مثل ماه ها جلوه می کنند . - خنده می تواند ساختگی و ظاهری باشد اما رنج و اندوه حتی بدون دلیل ، هرگز خیالی نیست .
ترجمه مرگ کسب و کار من است توسط احمد شاملو ترجمه شده ، نه آل احمد.لطفاً تصحیح کنید
با سلام و احترام ، اصلاح شد🌸