دنیا با این همه بزرگی چه کوچیکه جایی که حتی یک نفر نیست که تو رو درک کنه...بفهمه و تایید کنه... توقلب ها پر از خودخواهیه... همه به فکر خودشونن...برات تصمیم می گیرن... تعیین تکلیف می کنن و مجبورت می کنن که تن به عقایدشون بدی و اسمش رو هم می زارن دلسوزی... احساس بیهودگی می کنم...دنبال یک راه گریزم از این همه تکرار.
کتاب آن شب بارانی