دلم برای تو تنگ است همزبان قدیمی
برای چایی داغت در استکان قدیمی
همیشه جور کشیدی گلایه های دلم را
نشد که از تو بگویم شبی، جوان قدیمی
بگویم از دل تنگت از آسمان نگاهت
و قطره قطره بباری قصیدہ خوان قدیمی
مرا همیشه صمیمی بغل گرفتی و گفتی
که عاشقانه ببینم تو را، جهان قدیمی
بنای محکم عشقت درون سینه ی من شد
چهلستون قشنگی در اصفهان قدیمی
زمانه با غم خود شد دلیل خشکی باغی
که قد کشید و نفهمید و باغبان قدیمی...
کتاب گلدان خشکیده