در مجموعه حاضر، پنج داستان و یک مقاله از این نویسندۀ بلندآوازه را جمع آوری شده است. داستان نخست، یعنی «لیجیا» که پو روزگاری آن را بهترین قصۀ خود خوانده بود، به مقولۀ مورد علاقه نویسنده می پردازد: مرگ و بقای روح. قول ابتدای داستان که منبع آن به درستی مشخص نیست تلویحا به ما می گوید که باید منتظر چه چیزی باشیم؛ و سرانجام پس از پشت سرگذاشتن انبوهی از دلهره و شگفتی به ضربۀ نهایی داستان می رسیم. «زوال خاندان آشر» هم به نوعی به همان مضمون اشاره می کند. آشر، مردی از تبار اشراف که به سبب بیماری و مالیخولیا ترک دنیا کرده، تنها رفیقش را به مصاحبت می طلبد و در خلال این هم صحبتی است که ناقوس زوال آن خاندان باستانی نواخته و در پایان همه چیز در وادی عدم خاموش می شود. «نامۀ سرقت شده»، امّا مضمون کاملا متفاوتی دارد. خوانندگانی که به داستان های پلیسی علاقمندند در این داستان که از نخستین داستان های کارآگاهی است، رگه های جذّابی از استنتاج را درک می کنند.
کتاب از جناب پو چه خبر