آفتابگرفتگی جستارهای نویسندهای است که سالها در قم درس خوانده و تجربهی دستاولی از این کشوقوسها دارد. امیر خداوردی با تکیه بر تجربههای فردی خود، سعی کرده رودررویی رمان و مذهب را در موقعیتهای مختلف روایت کند، در آنها تأمل کند و با نگاهی موشکافانه نقدشان کند.
در بخشی از کتاب آمده است:
" ملا احمد معتقد است در مورد تعزیه مردم متوجهاند که مقصود شاعر این نیست که تمام مکالمات عینا در واقعه ی کربلا به زبان شخصیتها جاری شده است بلکه شاعر بیان حال میکند جملاتی را بر زبان شخصیتها میگذارد که از حالشان پیدا بوده هر چند واقعا به زبانشان جاری نشده باشد علاقه دارم مقصود ملا احمد از این تقسیم بندیها را به همان «باطن متن برگردانم وقتی روایت تصنعی در کلیت خود به واقعهای تاریخی یا اندیشه ای برگردانم، وقت بازگردد و کمر به تحریف آن بسته باشد دروغ به حساب می آید. وقتی از واقعه ی کربلا بگوید و بداند آنچه میگوید تحریف تاریخ ،است مثل آن است که بکوشد چنگیز یا هیتلر را تطهیر کند باطن چنین روایتی در حال دروغ گفتن است و این ربطی به دروغ ادبی که مجاز بود ندارد."
کتاب آفتاب گرفتگی