کتاب کوتوله ها و چهار نمایشنامه دیگر

The Dwarfs
کد کتاب : 981
مترجم :
شابک : 978-600-5140-82-8
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 156
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 1965
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 26 آذر

هارولد پینتر برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 2005

معرفی کتاب کوتوله ها و چهار نمایشنامه دیگر اثر هارولد پینتر

کتاب کوتوله ها و چهار نمایشنامه دیگر، اثری نوشته ی نمایشنامه نویس بزرگ انگلیسی و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات هارولد پینتر است. داستان کوتوله ها در بریتانیای پس از جنگ اتفاق می افتد و به ماجرای زندگی و دغدغه های چهار جوان لندنی می پردازد: لِن که در ایستگاه قطار کار می کند ولی عاشق مفاهیم انتزاعی ریاضی است، مارک که گاهی اوقات به بازیگری می پردازد و زوجی جوان با نام های ویرجینیا و پیت که در حال تلاش برای تعریف چارچوب های رابطه ی خود هستند. هارولد پینتر در فرآیند تکامل این دوستیِ چهارجانبه و مسائلی که از آن ناشی می شود، به این موضوع می پردازد که چگونه زندگی افراد به واسطه ی محدودیت ها و چارچوب های جنسیت، صمیمیت و مرگ شکل می گیرد. اینجا، دنیایی پر از کوتوله هاست—افرادی جوان که برای رهایی از پوچی حاضرند از همه چیز خود بگذرند.

کتاب کوتوله ها و چهار نمایشنامه دیگر

هارولد پینتر
هارولد پینتر، زاده ی 10 اکتبر 1930 و درگذشته ی 24 دسامبر 2008، نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس، کارگردان و بازیگر انگلیسی بود.پینتر در محله ی هکنی در شرق لندن به دنیا آمد و بزرگ شد. او دوران مدرسه را در همین محله گذراند و در رشته های دوی سرعت و کریکت فعالیت می کرد. پینتر در همان دوران، در نمایش های مدرسه بازیگری می کرد و شعر می نوشت. او سپس به آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک رفت اما دوره ی تحصیلی اش را کامل نکرد. بعد از آن، پینتر به آموزشگاه مرکزی تئاتر رفت و در تئاترهای رپرتوار در ایرلند و انگلی...
نکوداشت های کتاب کوتوله ها و چهار نمایشنامه دیگر
A fascinating work. Masterful.
اثری شگفت آور. استادانه.
San Francisco Chronicle San Francisco Chronicle

Brilliant and eccentric.
درخشان و عجیب و غریب.
Library Journal Library Journal

Funny, vivid, and haunting.
بامزه، صریح و به یاد ماندنی.
Amazon Amazon

قسمت هایی از کتاب کوتوله ها و چهار نمایشنامه دیگر (لذت متن)
باران بر سقف آشپزخانه می بارید. پیت منتظر ماند تا کتری جوش بیاید، سپس آب را در قوری ریخت و آن را به اتاق نشیمن برد و دو فنجان روی میز گذاشت. در کنار شومینه، دو صندلی راحتی رو به روی او بود. او روی یکی از آن ها نشست و سیگاری روشن کرد.

لن گفت: این ضبط یه اشکالی داره. - بیا چایی بخوریم. - هیچ کاری نمی تونم باهاش بکنم. لن فنجان را پر کرد و جیب هایش را گشت. او پرسید: شیر کجاست؟ - قرار بود تو بیاریش. - درسته. - خب، کجاست؟ - یادم رفت. چرا تو یادم ننداختی؟ - فنجون رو بده من. - حالا چیکار کنیم؟ - چایی رو بده من. - بدون شیر؟ - زود باش. - بدون شیر؟ - شیر نداریم. لن فنجان را داد و پرسید: شکر چی؟ - قرار بود تو بیاریش. - چرا تو یادم ننداختی؟ پیت سپس با نگاه، گوشه و کنار اتاق را جست و جو کرد.