کتاب سکریه

sokrie
کد کتاب : 99718
مترجم :
شابک : 978-6227720457
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 408
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب سکریه اثر نجیب محفوظ

سومین و آخرین کتاب از سه‌گانه‌ای معروف به «سه‌گانۀ قاهره» که نجیب محفوظ به‌خاطرش جایزۀ نوبل گرفت. کتاب «سکّریه» ادامۀ قصۀ خانواده‌ای مصری است که نجیب محفوظ روایت سرگذشت اعضای آن را در کتاب اول «سه‌گانۀ قاهره»، یعنی کتاب «بین‌القصرین»، آغاز کرد و آن را در دومین کتاب این سه‌گانه، یعنی کتاب «قصرالشوق»، پی گرفت. کتاب «سکّریه» نقطۀ پایانی بر این سه‌گانۀ درازآهنگ و جذاب است و پایان قصۀ خانواده‌ای که نجیب محفوظ آن‌ را در متن مقطعی از تاریخ مصر و زندگی اجتماعی مردم و اوضاع سیاسی مصر در آن مقطع، خلق کرده و از خلال روایت داستان این خانواده، تصویری از دورانی از تاریخ و جامعۀ مصر ارائه داده است.
نجیب محفوظ در کتاب «سکّریه»، همچون دیگر بخش‌های «سه‌گانۀ قاهره»، گذار جامعۀ مصر از سنت به مدرنیسم را روایت می‌کند و نیز، در هیئت رمانی عمیقا مصری و مرتبط با مسائل جهان عرب و به‌ویژه مصر در دورانی که وقایع رمان به آن مربوط است، از مسائل بنیادینی سخن می‌گوید که هرکس در هرکجای جهان ممکن است با آن‌ها درگیر بشود.
کتاب «سکّریه» از شاهکارهای رمان‌نویسی جهان عرب و رمانی به‌سبک رمان‌های کلاسیک قرن نوزدهمی اروپاست؛ رمانی پرکشش و گیرا و قصه‌محور، با جزئیاتی که فضا و آدم‌ها و رویدادها را ماهرانه پیش چشم مخاطب تجسم می‌بخشد. این رمان، چنانکه اشاره شد، کتاب سوم و پایانی «سه‌گانۀ قاهره» است و نام آن، همچون دو کتاب دیگر این سه‌گانه، نام محله‌ای در قاهره است.

کتاب سکریه

نجیب محفوظ
نجیب محفوظ، زاده ی 11 دسامبر 1911 و درگذشته ی 30 آگوست 2006، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1988 بود. محفوظ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمد. او که فرزند یک کارمند دولتی بود، از سال 1934 تا زمان بازنشستگی اش در سال 1971 در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر کار کرد. محفوظ ابتدا در وزارت موقوفات به کار پرداخت و سپس رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران پایان کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او در طول دوران حرفه ای خود، 30 کتاب داستانی نوشت.محفوظ در آثار خو...
قسمت هایی از کتاب سکریه (لذت متن)
کمال گفت: انتخابات تقلبی است. در کشور همه می دانند که دروغ است. با وجود این، رسمی اش می کنند و مسلط بر مملکت. یعنی برای مردم جا می افتد نمایندگانشان دزدانی هستند که کرسی هایشان را دزدیده اند. وزیرانشان هم مناصبشان را دزدیده اند، و این یعنی کل حکومت و کل سیستم متقلب است و دروغگو، و دزدی و پشت هم اندازی و فریبکاری به طور رسمی پذیرفته شده. به این ترتیب، اگر شهروندی عادی به اصول و اخلاق کفر بورزد و به فریب و فرصت طلبی ایمان بیاورد، گناه کرده؟