1. خانه
  2. /
  3. کتاب زیر سایبان

کتاب زیر سایبان

نویسنده: نجیب محفوظ
3 از 1 رأی

کتاب زیر سایبان

Under the canopy
مترجم:
انتشارات: روزگار
ناموجود
48000
معرفی کتاب زیر سایبان
در کتاب زیر سایبان، یازده داستان کوتاه از نجیب محفوظ آورده شده است که اکثر این داستان ها به موضوعاتی چون جبر و اختیار، مقوله فلسفه اسلامی و البته رویدادهای واقعی اشاره دارند.
درباره نجیب محفوظ
درباره نجیب محفوظ
نجیب محفوظ، زاده ی 11 دسامبر 1911 و درگذشته ی 30 آگوست 2006، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1988 بود. محفوظ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمد. او که فرزند یک کارمند دولتی بود، از سال 1934 تا زمان بازنشستگی اش در سال 1971 در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر کار کرد. محفوظ ابتدا در وزارت موقوفات به کار پرداخت و سپس رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران پایان کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او در طول دوران حرفه ای خود، 30 کتاب داستانی نوشت.محفوظ در آثار خود، دیدگاه های منتقدانه ای را از رژیم سلطنتی قدیمی مصر، استعمار انگلیس و مصر کنونی بیان می کرد. تعداد زیادی از رمان های برجسته ی او، در مورد مسائلی اجتماعی از قبیل مشکلات زنان و زندانیان سیاسی است.محفوظ تا روز درگذشتش، سالخورده ترین برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات و مسن ترین برنده ی جایزه ی نوبل پس از برتراند راسل و هالدور لاکسنس بود. نجیب محفوظ در جولای سال 2006 پس از یک عمل جراحی ناموفق بر روی سرش، تحت مراقبت های ویژه ی پزشکی بود و عاقبت در 30 آگوست سال 2006 درگذشت.
قسمت هایی از کتاب زیر سایبان

ابرها چون شبی تاریک، در هم و متراکم شدند بارانی نرم شروع به باریدن کرد. هوایی که سرد و پر از نم بود جاده را در نوردید. رهگذران به جز گروهی که زیر سایبان ایستگاه اتوبوس تجمع کرده بودند همگی گام هایشان را تند و تندتر کردند. چشم انداز تقریبا عادی و یکنواختی به نظر می رسید اگر فرار آن مرد نبود که دل به دریا زده بود و و چونان دیوانه ای از خیابان کناری دوان دوان آمد و در خیابان دیگری در آن طرف خیابان پنهان شد.

به دنبالش چند مرد و جوان می دویدند و فریاد می زدند: «دزد... دزد را بگیرید» دیری نپائید که سر و صدا خوابید و رفته رفته کم و کمتر شد تا اینکه از بین رفت و نم نم باران ادامه داشت. تقریبا جاده خالی از آدمیزاد شد ولی عده ای که منتظر اتوبوس بودند و برخی شان از ترس خیس شدن پناه گرفته بودند زیر سایبان ایستگاه گرد هم آمده بودند. دوباره سر و صدای تعقیب و گریز بالا گرفت و با شدت و زمختی خاصی نزدیک شد. تعقیب کنندگان پدیدار گشتند، دزد را گرفته بودند و دور و برش بچه ها با صدای بلند و هیجان آمیزی هلهله می کردند. در نیمه عرض جاده دزد خواست بزند به چاک که او را گرفتند و با مشت و لگد به جانش افتادند. دزد هم با همان شدت زد و خورد همانطور که از پیش معین شده بود ایستادگی کرده و به ضرب و شتم می پرداخت. چشم های افراد ایستاده در زیر سایبان به دعوا میخکوب شد.

مقالات مرتبط با کتاب زیر سایبان
برترین نویسندگان در «ادبیات آفریقا»
برترین نویسندگان در «ادبیات آفریقا»
ادامه مقاله
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب زیر سایبان" ثبت می‌کند