1. خانه
  2. /
  3. کتاب خانه ی بدنام

کتاب خانه ی بدنام

نویسنده: نجیب محفوظ
4.1 از 1 رأی

کتاب خانه ی بدنام

Short Stories
مترجم:
انتشارات: روزگار
ناموجود
65000
معرفی کتاب خانه ی بدنام

در سال ۱۹۱۱ در بیت قاضی محله الجمالیه مصر بدنیا آمد و نام خود را از مشهورترین پزشک زایمان مصر یعنی دکتر نجیب محفوظ که ناظر بدنیا آمدن او بود گرفت. وی مطالعات خود را با خواندن رمانهای پلیسی که حافظ نجیب آنها را به شیوه آزاد ترجمه می کرد آغاز کرد. در کنار این رمانها، آثار منفلوطی، طه حسین، سلامه موسی، هیکل، توفیق حکیم و دیگر بزرگان عرصه ادبیات را نیز مطالعه می کرد. در سال ۱۹۲۸ به نوشتن داستان کوتاه روی آورد و کم کم به مطالعات خویش در حوزه ادبیات معاصر، ادبیات رئالیسم، ماجراجویی های ادبی معاصر، آثار کافکا، گوته، همینگوی، شکسپیر، تولستوی، داستایوسکی و ۰۰۰دایره گسترده تری بخشید. نخستین مجموعه داستانی نجیب محفوظ با نام «همس الجنون» بسال ۱۹۳۸ منتشر شد. وی در دوران زندگی، موفق به دریافت جوائز بسیاری شد که با ارزشترین آنها دریافت جائزه ادبی نوبل بسال ۱۹۸۸ بود.


درباره نجیب محفوظ
درباره نجیب محفوظ
نجیب محفوظ، زاده ی 11 دسامبر 1911 و درگذشته ی 30 آگوست 2006، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1988 بود. محفوظ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمد. او که فرزند یک کارمند دولتی بود، از سال 1934 تا زمان بازنشستگی اش در سال 1971 در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر کار کرد. محفوظ ابتدا در وزارت موقوفات به کار پرداخت و سپس رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران پایان کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او در طول دوران حرفه ای خود، 30 کتاب داستانی نوشت.محفوظ در آثار خود، دیدگاه های منتقدانه ای را از رژیم سلطنتی قدیمی مصر، استعمار انگلیس و مصر کنونی بیان می کرد. تعداد زیادی از رمان های برجسته ی او، در مورد مسائلی اجتماعی از قبیل مشکلات زنان و زندانیان سیاسی است.محفوظ تا روز درگذشتش، سالخورده ترین برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات و مسن ترین برنده ی جایزه ی نوبل پس از برتراند راسل و هالدور لاکسنس بود. نجیب محفوظ در جولای سال 2006 پس از یک عمل جراحی ناموفق بر روی سرش، تحت مراقبت های ویژه ی پزشکی بود و عاقبت در 30 آگوست سال 2006 درگذشت.
نکوداشت های کتاب خانه ی بدنام

هیئت منصفه نوبل او را به عنوان نویسنده ای توصیف کرد: "که از طریق آثاری غنی از ظرافت ... هنر روایی عربی را شکل داده است که برای همه بشریت کاربرد دارد.

nobel jury

ما بسیار هیجان زده هستیم که این داستان ها را به زبان انگلیسی می آوریم ... با مشاهده اغلب مضحک و همیشه روشنگری از شخصیت انسانی ماهفوز ، این کشف ارزشمند خبر فوق العاده ای برای طرفداران یکی از محبوب ترین رمان نویسان جهان است.

Saqi Books
قسمت هایی از کتاب خانه ی بدنام

به کار خود مشغول بود که خانمی اجازه خواست تا او را ببیند، زن نشست و گفت: - صبح بخیر استاد احمد ... خانمی کاملا میانسال با گونه هایی فرو رفته از شدت پژمردگی و خستگی و لب هایی برجسته. چشمانش نگاه خسته ای را منعکس می کرد و لباس های عزا به او اندوه و ترشرویی بخشیده بود و فورا از همان آغاز کلامش فهمید که به دیدن او آمده به این امید که او اقدامات لازم را در ارتباط با حقوق مستمری اش انجام دهد. مرد هم این اقدامات را به همراه سفارش به مدیر مربوط درآمدها تحویل داد. ولی درخششی در نگاه چشمان خسته زن نظر او را به خود جلب کرد. او خیال کرد که زن با نگاه خاصی میان دست پاچگی و شرم به او نگاه می کند.

غمگین و اندوهناک به خود گفت: «عجب زیانی». دلباخته اوشد، یک سال یا دو سال از او بزرگتر بود و برای بستن دهان دیگران، این راز را پیش خود محفوظ داشت. برخی از جوانان به اعتبار اینکه آن دختر شکار ساده ای است از روی طمع با او عشقبازی می کردند. ولی قلب او از سوء استفاده چیزی نشناخته بود. آن شب، دختر، نگاهی غیر منتظره به او انداخت. هر دو در شیرینی فروشی ایستاده بودند، دختر نگاهی نه چندان کوتاه به او انداخت که این نگاه احمد را مست و مدهوش کرد و به دور از جریان زمان و روزگار تلو تلویی خورد و آن نگاه قلبش را سرشار از شادی پیروزمندانه کرد. قلب او سرشار از خوشبختی و سعادتی تابناک شد که آن وسوسه ها را از قلبش ریشه کن کرد و از آن به بعد دیگر در آن صحبتهای حیوانی درباره خانه بدنام شرکت نکرد و ایمان آورد به اینکه احساس واقعی و خالص قلبش با اهمیت تر از همه آن چیزهایی است که گفته می شود. در شبهای ماه رمضان با کبریت از دور با او شوخی می کرد و آن را در طول راه روشن می کرد و دختر نیز آن را در پشت پنجره روشن می کرد. آن دو به هم قول دادند که در صحرای بندیره همدیگر را ملاقات کنند...

مقالات مرتبط با کتاب خانه ی بدنام
برترین نویسندگان در «ادبیات آفریقا»
برترین نویسندگان در «ادبیات آفریقا»
ادامه مقاله
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

6 دلیل برای خواندن داستان های کوتاه
6 دلیل برای خواندن داستان های کوتاه

ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب خانه ی بدنام" ثبت می‌کند