فؤاد حبیبی متولد سال ۱۳۶۰ در کردستان و فارغالتحصیل دکترای تخصصی علوم ارتباطات اجتماعی است. او میگوید: دغدغهها و علایق فکری من بیش از هر چیز بر مرکزیت امر سیاسی و اندیشیدن در باب دلالتهای آن در اتصال معاصر استوار بوده است. دکمهی پرچی که دالها و نامهای مختلف و گاه متعارضی همچون سوفی وانیچ، اسلاوی ژیژک و آلن بدیو را، از یکسو، به میگل ابنسور، آنتونیو نگری و اتیین بالیبار، در سوی دیگر، وصل میکند. بنابراین آنچه ستارهی قطبی تفکر، ترجمه و فعالیت من بوده نیل به فهمی بهتر از چگونگی و استلزامات برساختن امر مشترک در بطن وضعیت حاضر بوده است. هرچند، در سالهای اخیر همین مسئله من را به سوی غور در آثار فیلسوفان اوان مدرن و بهویژه سنتی هدایت کرده که از ماکیاولی و اسپینوزا آغاز میشود و تا ژیل دلوز، لویی آلتوسر و الکساندر ماترون و شاگردان و متفکران حول و حوش آنها ادامه مییابد. بر همین اساس در این مدت، با تلاش بسیار، سعی داشتهام که در حد توان آثاری را در معرفی و شرح اندیشههای این متفکران ترجمه کنم. پروژهای که تصور میکنم میتواند، همچون هر سنتی از تفکر راستین، نه فقط شکافها و حفرههای معرفت غالب را علنی سازد، بلکه سکتهها و سکوتهای گفتارهای انتقادی رایج را نیز هویدا کند و قدرت برسازندهی بدنی اندیشنده را نشان دهد که بهترین توصیف آن همانی است که آنتونیو نگری، سالها پیش، در وصف اسپینوزا گفت: «نابهنجاری وحشی».