معاهده صلح لدی، ( ۲۳) که به سال ۱۴۵۴ امضا شد، وضعیت متوازن بادوامی میان دولت های بزرگ منطقه ای در ایتالیا تقویم کرد: دولت های میلان، ونیز، فلورانس و دولت پاپ و پادشاهی ناپل. فرانچسکو اسفورتسا، ( ۲۴) فرمانده قدرتمندی که دوک میلان شده بود، و لورنتسو دمدیچی [ پیر ] ، شاعر اومانیست و رئیس قدرتمندترین خانواده فلورانس، نقش ضامن معاهده مزبور را تقبل کردند و دوره ای از صلح، آسایش و رونق را برای کل شبه جزیره به ارمغان آوردند. شهریاران و حاکمان [ دولت های منطقه ای مزبور ] ، به جای جنگیدن با یکدیگر، به استثنای چند مورد معدود، توانستند کل انرژی های خود را وقف ساخت گنجینه های معماری، هنری و فرهنگی اواخر رنسانس کنند. ( ۱۰ ) با این حال، این دوره صلح همچنین به اهمال و غفلت از پرورش هنر جنگ و فرهنگ دفاع از سرزمین خود در برابر دشمن نیز مساعدت رساند. ظرف این دوره از شکوفایی علوم مقدماتی، ( ۲۵) هنرهای آزادمنشانه، و افول هنرهای رزمی، دشمنان گوناگونی در بیرون از مرزهای ایتالیا در حال افزایش هرچه بیشتر قدرت خویش بودند.
کشف آمریکا از سوی کریستف کلمب، کامیابی در بازپس گیری شبه جزیره ایبریا ( ۲۶) به دست فردیناند پادشاه آراگون و ایزابلا ملکه کاستیا، و مرگ لورنتسو د مدیچی [ پیر ] در فلورانس، سال ۱۴۹۲ را به منزله سالی تعیین کننده در تاریخ اروپا متمایز می سازد. مرگ لورنتسو در مقایسه با دو حادثه دیگر واقعه کم اهمیت تری به نظر می رسید، حوادثی که آثار چشمگیری در مقیاس جهانی به دنبال داشتند. هرچند، این واقعه را نباید دست کم گرفت، زیرا بازنمای نقطه گسست در توازن شکننده قدرتی بود که حدود چهل سال سایه خویش را بر وضعیت صلح آمیز ایتالیا و از این رو اروپا گسترانیده بود.
با این حال، تنش میان خانواده های آریستوکرات، و تنش مابین این خانواده ها و مردم، ایجاد جبهه ای واحد را در برابر خاندان مدیچی دشوار ساخت. در حالی که هدف خانواده های آریستوکرات مهم و نیرومند احیای نظام به راستی الیگارشیکی بود، که خاندان مدیچی در آن در مقام خاندان نخست میان خاندان هایی با حقوق برابر قرار می گرفت، ( ۳۲) قشر پایین تر جمعیت مصرانه در پی احیای رژیمی مساوات طلب تر و حکومتی مبتنی بر فرمانروایی مردم عادی ( ۳۳) بودند. با وجود این، هنگامی که پی یرو مدیچی نالایق و بی کفایت، که احساس می کرد اضمحلال قدرتش قریب الوقوع است، با شتاب از شارل هشتم استقبال کرد و قلاع فلورانس را بدون مشورت با احدی در شهر به متجاوز تسلیم کرد، واکنش [ مخالفان ] در برابر وی شدید بود و موجب سرنگونی رژیم مزبور شد. سرانجام جمهوری از دست رژیم خاندان مدیچی آزاد شد.