برترین سریال های اقتباس شده از کتاب ها



سریال های که از ادبیات داستانی اقتباس شده اند و زندگی جدیدی را به آثار ادبی بخشیده اند.

بسیاری از طرفداران داستان ها، زمانی که کتاب های مورد علاقه‌شان برای تبدیل شدن به آثار تصویری مورد اقتباس قرار می گیرد، با تردید و حتی گاها بدبینی به این فیلم ها و سریال ها نزدیک می شوند؛ اما گاهی اوقات نیز این آثار اقتباسی، با موفقیت به هدف خود دست پیدا می کنند.

 

 

ماهیتِ طولانی و چندبخشیِ سریال های تلویزیونی باعث شده این قالب برای اقتباس از داستان های ادبی، مناسب تر از فیلم های سینمایی به نظر برسد چرا که عوامل سازنده مجبور نیستند در سریال ها، همه ی اتفاقات رقم خورده در یک کتاب را تنها در چند ساعت بگنجانند. در سریال ها، مخاطبین در طول قسمت های مختلف به شکلی عمیق با شخصیت ها و انگیزه هایشان آشنا می شوند و درکی چندوجهی را از جهان آن ها به دست می آورند. در این مطلب قصد داریم به سریال های برگزیده ای بپردازیم که از ادبیات داستانی اقتباس شده اند و زندگی جدیدی را به آثار ادبی بخشیده اند.

 

 

بیگانه - The Outsider 

 

وقتی اولین پیش‌نمایش از «بیگانه» پخش شد، طرفداران درباره ی موفقیت این «مینی سریال» چندان مطمئن نبودند. داستان این اثر که بر اساس رمان محبوب «استیون کینگ» با همین نام شکل گرفته، خیلی زود این شک و تردیدها را از بین برد و مخاطبین را تشنه ی قسمت های بعدی نگه داشت. یک پرونده ی قتل عادی در مورد پسری نوجوان در ایالت «جورجیا»، به همه چیز تبدیل می شود به جز «عادی»، و از راه رسیدن نیروهای ماورایی اسرارآمیز، پیچ و خم های تاریکی را در مقابل شخصیت ها قرار می دهد. اگر به آثار ترسناک و جنایی علاقه مند هستید، کتاب «بیگانه» و اقتباس تصویری آن را از دست ندهید.

 

فریادی دیگر از طرف تماشاچیان بلند شد، این یکی بلندتر، مانند صدای بالا رفتن باد. «تری» به «راماج» اخم کرد. او کلمات را فهمید، آن ها کلمات ساده ی انگلیسی بودند که یک جمله ی ساده ی خبری را شکل می دادند، او می دانست «فرانکی پترسون» کیست و چه اتفاقی برایش رخ داده است، اما معنای کلمات، او را پریشان کرد. تنها چیزی را که می توانست بگوید، گفت: «چی؟ شوخی می کنی؟» و همان موقع بود که عکاسِ خبری «فلینت سیتی» عکس او را گرفته بود، عکسی که روز بعد در صفحه ی اول روزنامه قرار گرفت. دهانش باز مانده بود، چشمانش گشاد شده بودند و موهایش از لبه ی کلاهِ تیم «گلدن دراگنز» بیرون زده بود. در آن تصویر، ظاهرش ضعیف و گناهکار نشان داده می شد. از کتاب «بیگانه»

 

 

 


 

 

 

دفاع از جیکوب - Defending Jacob

 

این سریال که بر اساس کتابی با همین نام نوشته ی «ویلیام لندی» به وجود آمده، به داستان وکیلی در «بوستون» می پردازد که پسر نوجوانش به ارتکاب قتل متهم شده است. کتاب و سریال «دفاع از جیکوب» تقریبا هیچ تفاوتی با هم ندارند و هر دو مخاطبین را به درون گردبادی از آشوب های فکری و عاطفیِ مربوط به قتل یک دانش آموز می برند. «دفاع از جیکوب» اثری پر پیچ و خم است که مخاطبین را تا انتها هیجان زده نگه می دارد و همچنین، پایانی بسیار غیرمنتظره را به آن ها ارائه می کند.

 

با رأی گرفتن نمی توان به راحتی، درست و غلط را از هم تفکیک کرد. من با همه ی این اوصاف هنوز به قدرت معنویات اعتقاد دارم. نمادهای مذهبی، ردای سیاه، دادگاه هایی با ستون های مرمرین مانند معابد یونان را باور دارم. ما قبل از تشکیل دادگاه دعا می خوانیم. دعا می کنیم تا کار درست را انجام دهیم و از خطر در امان باشیم. این عمل ارزشمند است؛ خواه دعای ما شنیده شود، خواه نشود. البته «لوجودِس» اهل این کارهای به خیال خودش پوچ نبود. او در دنیای صفر و یکیِ وکلا زندگی می کرد. «کسی یا گناهکار است یا نیست.» او سعی داشت مرا با این قاعده گیر بیندازد. از کتاب «دفاع از جیکوب»

 

 

 


 

 

فال نیک - Good Omens

 

 

چه طرفدار رمان «فال نیک» اثر «نیل گیمن» و «تری پرچت» باشید و چه نه، «مینی سریال» ساخته شده بر اساس این اثر همچنان می تواند شما را به خود جذب کند. داستان کتاب و سریال «فال نیک» به دو شخصیتی می پردازد که به عنوان نماینده ی بهشت و جهنم به زمین آمده اند و حالا باید از به پایان رسیدن جهان جلوگیری کنند. آن ها که به تدریج به زندگی در میان انسان ها عادت کرده اند، با یکدیگر همدست می شوند تا در مقابل «ضدمسیح» و وقوع «آرماگدون» ایستادگی کنند. شاید بارها با داستانی مشابه رو به رو شده باشیم اما کتاب و سریال «فال نیک»، عناصر کمدی و ارجاعات به دنیای مدرن را به شکلی هنرمندانه به این روایت قدیمی اضافه کرده است.

 

هفت روز از آغاز دنیا می گذشت و باران هنوز اختراع نشده بود. اما ابرهای سیاه در شرق بهشت به چشم می خوردند و اولین توفان در راه بود. قرار بود توفانی شدید باشد. فرشته ی دروازه ی شرقی، بال هایش را بالای سرش گرفت تا از خود در برابر اولین قطرات باران محافظت کند. او مؤدبانه گفت: «ببخشید، داشتی چی می گفتی؟» مار گفت: «اون نقشه بی فایده بود.» فرشته که نامش «آزیرافیل» بود، گفت: «اوه، بله.» مار گفت: «راستش رو بخوای فکر کنم دیگه زیاده روی بود. منظورم اینه که خب اولین گناهشون بود. نمی فهمم چرا دونستن تفاوت خیر و شر اینقدر بده.» از کتاب «فال نیک»

 

 

 


 

 

 

کشف جادوگران - A Discovery Of Witches

 

رمان های «کشف جادوگران» اثر «دبورا هارکنس»، مجموعه ای سه گانه هستند که موفق به جذب مخاطبین بسیار زیادی شده اند. داستان این مجموعه و سریال ساخته شده بر اساس آن، به زنی جوان می پردازد که به واسطه ی کتابی کهن متوجه می شود یک جادوگر است. او اندکی بعد، به خون آشامی علاقه مند می شود که قصد دارد همان کتاب کهن را در اختیار بگیرد. «کشف جادوگران»، یک داستان عاشقانه است اما نه یک عاشقانه ی معمولی! اگر به مفهوم «عشق ممنوعه» علاقه دارید، این کتاب و سریال برای شماست.

 

به تندی گفتم: «من نمی خوام متفاوت باشم. من يه زندگی ساده و معمولی مثل زندگی انسان ها می خوام.» با خودم فكر كردم، یه زندگی كه شامل مرگ و خطر و ترس از لو رفتن نباشه، اما دهانم را بسته نگه داشتم تا اين كلمات را بيان نكنم. «تو هم حتما دلت می خواد كه عادی بودی.» گفت: «ديانا، من می تونم به عنوان يه دانشمند بهت بگم كه چيزی به عنوان "عادی" وجود نداره.» صدايش داشت لطافت محتاطانه ی هميشگی اش را از دست می داد. «عادی بودن يه قصه ی قبل از خوابه، يه افسانه است كه وقتی انسان ها با شواهد غافلگير كننده ای رو به رو می شن كه نشون می ده بيشتر چيزهایی كه اطرافشون اتفاق ميفته، اصلا «عادی» نيست، به خودشون می گن تا احساس بهتری داشته باشن.» از کتاب «کشف جادوگران»

 

 

 


 

 

 

در جست و جوی آلاسکا - Looking For Alaska

 

کتاب «در جست و جوی آلاسکا» اولین رمان «جان گرین» بود که در سال 2005 منتشر شد. این اثر در ابتدا قرار بود به یک فیلم سینمایی تبدیل شود اما در نهایت سریالی از روی آن ساخته شد که در میان مخاطبین، به محبوبیت دست یافت. داستان کتاب و سریال به پسری نوجوان می پردازد که به دنبال یافتن معنایی در زندگی خود است. او به مدرسه ی شبانه روزی می رود، دوستانی نزدیک پیدا می کند و حتی عاشق می شود، اما اتفاقی تراژیک و ناگهانی، همه چیز را دگرگون می کند. سریال «در جست و جوی آلاسکا» نیز مانند رمان اصلی، مفاهیمی همچون اندوه، دوستی و عشق را به شکلی به یاد ماندنی و تأثیرگذار به تصویر می کشد.

 

دیدن اتاق، مرا حیرت زده کرد. تصور می کردم با موکت گران قیمت، دیوارهای پوشیده از چوب و صندلی های سبک ویکتوریایی رو به رو شوم؛ ولی این اتاق، بدون احتساب تنها مزیتش که داشتن توالت و حمام اختصاصی بود، بیشتر شبیه یک قوطی ‌کبریت محقر بود. چند لایه رنگ سفید به دیوارهای سیمانی زده بودند و کف اتاق، با کفپوش شطرنجی به رنگ های سبز و سفید پوشیده شده بود. فضای اتاق هم، بیشتر آدم را یاد بیمارستان می انداخت تا اتاق خوابگاه رویاهای من. یک تخت دوطبقه ی چوبی با تشک های طبی را به پنجره ی پشتی اتاق چسبانده بودند. میزها و کمدهای کشویی و کتابخانه ها همگی به دیوار پیچ شده‌ بودند تا امکان خلاقیت به خرج دادن در دکوراسیون داخلی وجود نداشته باشد. از کتاب «در جست و جوی آلاسکا»

 

 

 


 

 

 

چیزهای تیز - Sharp Objects

 

این «مینی سریالِ» تریلر روانشناسانه، بر اساس رمان محبوب «گیلین فلین» با همین نام ساخته شده است. این سریال با ارائه ی تصویری تشویش آور از قتل و جنایت که با گذشته ی تاریکِ شخصیت اصلی در هم آمیخته شده، توانست مخاطبین بسیار زیادی را به خود جذب کند: خبرنگاری معتاد به الکل، پس از مرخص شدن از یک بیمارستان روانی، به محله و خانه ی دوران کودکی خود بازمی گردد تا در مورد قتل دو دختر نوجوان تحقیق کند. عنصر اصلی در جذابیت و محبوبیت کتاب و سریال «چیزهای تیز»، نه تعلیق مربوط به ماجرای قتل ها بلکه آشوب های درونی شخصیت اصلی است. 

 

ساکت نشستم و تمامِ مکافاتی را که بر سر «ویندگپ» آمده بود، فهرست کردم. از آن شهرهای کوچکِ بنجل بود که آماده فلاکت اند: تصادف اتوبوس یا گردباد، انفجار در انبار، یا بچه ای که بیفتد ته چاه. حتی یک خرده اخم هم کرده بودم. مثل هر وقت دیگر که «کری» به دفترش احضارم می کرد، امیدوار بودم بابت یکی از نوشته های اخیر تحسینم کند یا مرا به درجه ی بالاتری ارتقا بدهد یا، در نهایت، تکه کاغذی بفرستد این طرف میز که رویش به خط خرچنگ قورباغه، یک درصد دستمزدم را بیشتر کرده باشد؛ اما بابت گپ زدن درباره اتفاقات فعلی در «ویندگپ» اصلا آماده نبودم. از کتاب «چیزهای تیز»

 

 

 


 

 

 

سرگذشت ندیمه - The Handmaid’s Tale

 

اغلب افراد می دانند که این سریال بر اساس یکی از محبوب ترین کتاب های چند دهه ی اخیر، یعنی رمان «سرگذشت ندیمه» اثر «مارگارت آتوود» ساخته شده است. داستان این اثر که بر مفاهیمی همچون قدرت، استبداد و حقوق بشر تمرکز دارد، به جهانی پادآرمان‌شهری می پردازد که در آن، فقط عده ی اندکی از زنان اجازه و توانایی فرزندآوری دارند. آن ها مجبور شده اند که به عنوان ندیمه، در خدمت زنانی باشند که قادر به تولید مثل نیستند. «مارگارت آتوود» به دلیل محبوبیت فوق العاده بالای کتاب و سریال «سرگذشت ندیمه»، دنباله ای را بر داستان اصلی خلق کرد که با عنوان «وصیت ها» در سال 2019 به انتشار رسید.

 

رسم این بود که دخترهایی مثل ما پیراهن های صورتی، سفید و ارغوانی بپوشند. دخترهای معمولی در خانواده های مقتصد همیشه یک شکل پیراهن می پوشیدند—شنل های خاکستری با راه راه های چند رنگ زشت که همانند لباس های مادرهایشان بود. آن ها حتی سوزن دوزی و قلاب بافی یاد نمی گرفتند، فقط مختصری خیاطی و ساخت گل های کاغذی و کارهای این چنینی. برخلاف ما، آن ها از پیش برای ازدواج با بهترین مردها—همچون پسران یعقوب و فرمانده های دیگر و پسرانشان—انتخاب نمی شدند. هرچند امکان داشت آن قدر زیبا باشند که وقتی بزرگتر شدند، کسی آن ها را انتخاب کند. از کتاب «وصیت ها»

 

 

 


 

 

 

ویچر - The Witcher

 

بسیاری از طرفداران این سریال، احتمالا اولین بار نام «ویچر» را در دنیای بازی های ویدیویی شنیده اند اما خاستگاه اصلی این دنیای عجیب و جذاب، در دنیای کتاب ها است. داستان به یک شکارچیِ هیولاها می پردازد که به واسطه ی رویدادهای مختلف، به تدریج در حال رسیدن به این نتیجه است که شاید افراد پیرامونش، از هیولاهای ترسناکی که او با آن ها مبارزه می کند، بدتر باشند! اولین کتابی که شخصیت «گرالت اهل ریویا» را به مخاطبین معرفی کرد، کتاب «آخرین آرزو» بود که در سال 1993 انتشار یافت. این اثر، مجموعه ای از داستان های کوتاه بود که برخی از شخصیت های به تصویر کشیده شده در سریال اقتباسی «ویچر» را در خود داشت. در مجموع هشت کتاب با حضور «گرالت» توسط «آندره ساپکوفسکی» نوشته شده است. آخرین عنوان در سال 2013 به رشته ی تحریر درآمد و از آن زمان تا کنون، جهان این مجموعه از طریق رمان های گرافیکی به زندگی خود ادامه داده است.

 

نزدیک های صبح پیش او آمد. خیلی محتاطانه وارد شد، بی صدا حرکت می کرد، مانند شبحی در هوا معلق بود؛ تنها صدای اتاق، متعلق به ردای دختری بود که به بدنش کشیده می شد؛ اما همین صدای ضعیف هم کافی بود ویچر را بیدار کند، شاید هم او را از نیمه هوشیاریِ یکنواختش بیرون کشیده بود، گویی داشت در اعماق ژرف دریا سفر می کرد، شناور میان کف دریا و سطح آرام آن، در میان شاخه های گیاهان دریایی که آهسته موج می زدند. از مجموعه «ویچر»

 

 

 


 

 

دروغ های کوچک بزرگ - Big Little Lies

 

کتاب «دروغ های کوچک بزرگ»، رمانی نوشته ی «لیان موریارتی» است که در سال 2017 به سریالی موفق تبدیل شد. سازندگان این سریال، نیازی به خلق تغییرات گسترده نسبت به کتاب احساس نکردند چرا که «موریارتی» در رمان «دروغ های کوچک بزرگ» به شکلی کاملا تأثیرگذار به مفاهیمی همچون حسادت، کوته فکری، حرص و دروغ پرداخته است. رمان شاید در ابتدا ضرباهنگی کند داشته باشد اما پس از مدتی، با برملا کردن رازها و دروغ های کوچک و بزرگ، مخاطبین را شگفت زده می کند. سریال ساخته شده بر اساس این رمان، تا اندازه ای موفق ظاهر شد که «موریارتی» رمانی کوتاه نوشت تا منبع الهام سازندگان برای خلق فصل دوم سریال باشد.

 

البته طبیعی است که ناراحتی برای مرگِ یک فرد بیست ساله بیشتر از غم از دست دادن یک فرد چهل ساله باشد. آن فرد چهل ساله، بیست سال بیشتر از زندگی لذت برده است. بنابراین اگر کسی تفنگ را سمت «مادلین» و یک فرد بیست ساله نشانه می گرفت، وظیفه ی «مادلین» بود که خود را سمت گلوله پرتاب کند. عادلانه بود که او بمیرد و آن جوان بیست ساله به زندگی ادامه دهد. اگر مطمئن بود آدم خوبی است، این کار را می کرد. از کتاب «دروغ های کوچک بزرگ»

 

 

 


 

 

 

دکستر – Dexter

 

 

«دکستر»، روزها کارشناس «تحلیلِ آثارِ پاشیدگیِ خون» است و شب ها یک قاتل زنجیره ایِ حرفه ای. مجموعه رمان های «دکستر» توسط نویسنده ی آمریکایی «جف لیندزی» نوشته شدند و اولین عنوان در میان آن ها، کتاب «دکستر قاتل خواب‌گرد» در سال 2004 انتشار یافت. این مجموعه، درست مانند سریال جذابِ ساخته شده از روی آن، به شخصیتی به نام «دکستر مورگان» می پردازد که تلاش می کند به هر طریقی که شده، روز را به عنوان کارمندی عادی در بخش جنایی پلیس «میامی» سپری کند تا شب از راه برسد و او به کاری بپردازد که تنها علاقه اش در زندگی به شمار می آید: کشتن افرادی که انسان های بیگناه را به قتل می رسانند. 

 

شاید چون هرگز یکی از آن ها نخواهم شد، انسان ها برایم جالب هستند. از کتاب «دکستر قاتل خواب‌گرد»

 

 

 


 

 

 

بازی تاج و تخت - Game Of Thrones

 

هر لیستی از برترین سریال های ساخته شده بر اساس کتاب ها، بدون ذکر نام شاهکار «جرج آر آر مارتین» ناقص خواهد بود! البته که سریال «بازی تاج و تخت» به پایان رسیده اما خبر خوب این است که کتاب های این مجموعه همچنان ادامه دار هستند. سریال «بازی تاج و تخت» به شکلی کم نظیر، موضوعاتی همچون معما، قتل، دسیسه، عشق، جنگ، خیانت و دوستی را به تصویر می کشد و به واسطه ی از بین بردن بسیاری از شخصیت های اصلی خود، مخاطبین را شگفت زده و مبهوت می کند. مخاطبین بی شمار این سریال اما، علیرغم وجود این قتل های ناگهانی، عاشق و شیفته ی جهان پرجزئیات و شخصیت های پرتعداد جهان «بازی تاج و تخت» باقی مانده اند.

هوای شبانگاه، بوی آدمیزاد می داد. جادوگر، زیر درختی ایستاد و بو کشید؛ باد بوی آدم ها را برایش آورده بود، همراه با بوی روباه و خرگوش، شیر دریایی و گوزن شمالی و حتی گرگ ها. جادوگر می دانست که آن بوها نیز از طرف آدم ها می آید؛ بوی گند پوستِ مانده و خشکیده ی حیوانات مرده و فاسد که با بوی تند دود و خون آمیخته بود. تنها آدم ها پوست هیولاهای دیگر را می کندند و بدنشان را با آن می پوشاندند! از مجموعه «نغمه آتش و یخ»