1. خانه
  2. /
  3. کتاب خنده سرخ

کتاب خنده سرخ

3.5 از 7 رأی

کتاب خنده سرخ

The Red Laugh
٪5
325000
308750
معرفی کتاب خنده سرخ
خنده سرخ نخستین بار در 1905 و در ویژه نامه مجله دانش روسیه که به یاد آنتوان چخوف تقدیم شده بود، در کنار آثار ارزشمندی از گورکی و کوپرین و بونین به انتشار رسید (چخوف در 1904 و پیش از پایان خنده سرخ فوت کرد.) اثر را ماکسیم گورکی ضمن نامه ای به آندری یف بسیار ستود و آن را به غایت مهم و بهنگام و گیرا دانست. رمان بر خوانندگان و منتقدان روسی تاثیر چشمگیر و حیرت آوری داشت و بلافاصله در همان سال به چندین زبان ترجمه شد.
درباره لیانید آندری یف
درباره لیانید آندری یف
لئونید نیکلایویچ آندریف (۲۱ اوت ۱۸۷۱–۱۲ سپتامبر ۱۹۱۹) یک نمایشنامه‌نویس و نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه اهل روسیه است که او را به عنوان پدر اکسپرسیونیسم ادبیات روسی می‌شناسند. او یکی از با استعدادترین و پرکار نمایندگان عصر نقره‌ای بود. سبک ادبی آندریف ترکیبی از عناصر مکاتب ادبی رئالیسم، طبیعت‌گرایی و نمادگرایی روسی است.
آندریف، از یک سو در بحبوحه بحران‌های اجتماعی و انقلاب‌های روسیه حضور داشت و از سوی دیگر در مسیر ایده‌ها و جریانات اجتماعی و ادبی مختلف قرار گرفته بود. او در دوره‌های مختلف زندگی اش با عقاید و افکار و تمایلات زیادی دست و پنجه نرم کرد. او تلنگری به همه مکتب‌های ادبی نوین زد و در راهی طولانی از رئالیسم به سمبولیسم، با در هم آمیختن این دو مکتب، طراوت و ظرافت خاصی به آثارش بخشید. او همواره به دنبال یافتن پاسخی برای پرسش‌های بی شمارش در زندگی از جمله سرنوشت، عشق، امید، زندگی، مرگ و غیره بود.
نظر کاربران در مورد "کتاب خنده سرخ"
23 نظر تا این لحظه ثبت شده است

الان که تقریبا همه کتابهای آندریف رو خوندم، خنده سرخ به نظر من بهترین اثرش هست.

1403/09/16 | توسطعباس نجفی
3
|

من همه آثار ترجمه شده آندری یف رو مطالعه کردم و همشون رو دوست داشتم. این کتاب هم آخرین اثر از این نویسنده بود که خوندم. از نظر من این کتاب یکی از بهترین کتابهای این نویسنده است. آثار آندری یف جوریه که یکی رو بخونید اسیرش میشین تا بقیه کتابهاش رو هم مطالعه کنین.

1403/07/13 | توسطزهرا احمدیان
1
|

نویسنده بسیار عالی،مترجم عالی،صحافی و طراحی جلد لوکس و در شان مصرف کننده ایرانی، اما امان از قیمت بسیار بسیار بالا برای این تعداد صفحه...

1403/03/12 | توسطمحمدجواد شهبازی
9
|

و همچنان قیمت‌های نامعقول نشر پارسه بخاطر مهر مترجم...

1403/03/04 | توسطامیرحسام صبافر
10
|

کتابهای آندری یف یه لونه خرگوش بزرگه، که اگر یکیشونو بخونید ناخوداگاه سراغ بقیه هم میرید...

1402/12/19 | توسطشقایق شقاقی
11
|

خوندن خنده سرخ باعث شد همه کتابهای آندریف عزیز رو تهیه کنم. فراتر از انتظارم بود؛ عالی و تکان دهنده. چه خوب درباره جنگ و تبعاتش نوشته. آندریف فوق‌العاده ست. شخصاً از صمیم دل قدردان حمیدرضا آتش برآب هستم برای ترجمه‌های خوبش عموماً و برای ترجمه آثار آندریف خصوصاً.

1402/08/19 | توسطعباس نجفی
13
|

من کتاب رو با ترجمه مرحوم کاظم انصاری دارم و به همون هم قناعت می‌کنم

1402/06/06 | توسطآرش کاویانی
7
|

{از متن کتاب} . . . [قطعهٔ دوم] ٬ ٬ ٬ باز بامحبت پرسیدم: __ ترسیدی، نه؟ لبش تکانی خورد، بلکه طفلک چیزی ادا کند، که در همان لحظه چیزی نامفهوم و به‌غایت دهشتناک و غیرطبیعی رخ داد. باد گرمی به گونهٔ راستم زد و به‌شدت تکانم داد … صرفاً همین … اما پیش چشمم جای آن صورت رنگ‌پریده چیزی کوتاه و گنگ و سرخ بود که خون از آن می‌ریخت، درست مثل جاری‌شدن محتویات یک بطری بازشده در تابلوهایی که مبتدیانه نقاشی شده‌باشند. و در این کوتاهِ سرخِ روان، هنوز انگار لرزش لبخندی و خنده‌ای از دهانی بی‌دندان ادامه داشت؛ عیناً خندهٔ سرخ. من آن خندهٔ سرخ را شناختم. خوب که در ذهنم گشتم آن خندهٔ سرخ را یافتم. حالا دیگر فهمیده‌بودم که در فوج این بدنهای مثله و غریب چه‌چیزی نهان است … آری، خندهٔ سرخ … آن خنده، آن خندهٔ سرخ، در آسمان و در خورشید بود و به‌زودی هم در سراسر زمین پخش می‌شد! درحالی‌که همهٔ ما در کمال آرامش مثل مشتی خوابگرد می‌گشتیم …

1402/05/14 | توسطکاربر سایت
12
|

حمید‌رضا آتش‌بر‌آب؛پیش نویس ترجمه این اثر رو برام فرستاده بودی.متاسفانه هیگونه نظری ندارم!.مجدد میخوام، حتما و فورا با من تماس بگیر!

1402/04/30 | توسطبابک - کاربر سایت
7
|
پاسخ ها

شاژ ندارم بابک خودت زنگ بزن 😅

1402/07/07|توسطراوی
5

محتوا و پیام،جدید و منحصر به فرد نیست؛نویسنده می‌خوهد بگوید که جنگ،بد است. اما چیزی که این داستان را متمایز و زیبا می‌کند،فرم هنری و قلم بسیار توانای آندری یف است که در مقام توصیف جنگ و زندگی مردان و تاثیرات این دو بر یکدیگر،حقیقتا ناب و زیباست.

1402/03/10 | توسطکاربر سایت
12
|

نویسنده که عالیه مترجم هم کارترجمه ش درجه یکه اما۱۸۸ هزارتومن اونم با تخفیف یک کتاب ۱۶۰ صفحه ای! باید فاتحه کتاب و کتابخوانی را خواند هردم از این باغ بری میرسد

1402/02/24 | توسطMehrdad
17
|
پاسخ ها

آتش بر آب در کتاب دختری به نام نل به جای درد دل کردن ترجمه کرده درد و دل کردن!

1402/03/17|توسطبهمن - کاربر سایت
4

جناب بهمن یا کاربرسایت؟ یا اینکه رفیقاش؟ سلام علیکم آهههه آااای

1402/03/20|توسطکاربر سایت
0

۱۸۸ هزارتومن اونم با تخفیف یک کتاب ۱۶۰ صفحه ای! باید فاتحه کتاب و کتابخوانی را خواند هردم از این باغ بری میرسد

1402/02/24 | توسطMehrdad
4
|

۲۰۰ هزار تومن برای یک داستان کوتاه!

1402/02/16 | توسطکاربر سایت
11
|

گویا باید سرمایه دار باشیم تا بتوانیم کتاب بخوانیم به این امید که بتوانیم سرمایه داری را نقد کنیم!

1402/02/13 | توسطکاربر سایت
24
|

طرح جلد از این مسخره‌تر نبود؟ چیه این؟

1402/02/08 | توسطکاربر سایت
7
|
پاسخ ها

طرح جلد مزخرف اتحادیه ابلهان نشر چشمه و اسب سرخ نشر نگاه رو هم ببین!

1402/03/30|توسطعیسا مهرگان
3

فوق العاده ست و با توجه به طراحی و نوع جلد کتاب ب واقع قیمت منصافانه ست اول کتاب دست بگیرید بعد در مورد قیمت نظر بدید از لحاظ فیزیکی و ظاهر کتاب کاملا کتاب متفاووتی هستش

1402/01/22 | توسطامید
9
|
پاسخ ها

باشه انقدر تبلیغ نکن و خط گرفتنت رو از فلان نشر و مترجم عیان نکن

1402/02/05|توسطکاربر سایت
16

الان فداییان آتیشبراب بهت حمله میکنن مگه مجبوری

1402/02/11|توسطکاربر سایت
4

من هم از این کتاب دارم و کتابهای به این شکل و چاپ هم دیده ام.اما این‌ها نمی‌تواند قیمت نامعقول را توجیه کند.

1402/02/13|توسطکاربر سایت
5

🌸🌸🌷🌷🌹🌹🌺🌺‌ ‌

1402/04/01|توسطکاربر سایت
0

چه خبره ۱۶۰ صفحه، ۱۶۵ هزار تومن؟!

1402/01/11 | توسطکاربر سایت
7
|

پس ترجمه برادران کارامازوف کی منتشر میشه🥺 نشر علمی فرهنگی همش امروز فردا میکنه

1401/11/16 | توسطیاسر کولانی
17
|
پاسخ ها

برادران کارامازوف رو مگه اتش براب ترجمه کرده ؟ خانم میترا نظریان ترجمه کرده از روسی که قراره نشر ماهی نشر کنه البته یک سال امروز فردا میکنه ...

1401/12/01|توسطکاربر سایت
2

بلی در دست ترجمست و نشر علمی فرهنگی همش امروز فردا میکنه امیدوارم بعد از عید چاپ شه

1401/12/06|توسطیاسر کولانی
3

آقای مجید حامدی خانم میترا نظریان مترجم زبان روسی هستند نه زبان انگلیسی! ترجمه‌ی یک اتفاق مسخره رو از زبان روسی انجام دادند با ویراستاری آبتین گلکار نه از انگلیسی!

1401/12/27|توسطامیرحسین محمدی
3

امیرحسین ،ویراستاران یک اتفاق مسخره مهدی نوری و نازنین دیهیمی هستن نه آبتین گلکار

1402/01/29|توسطفدور - کاربر سایت
0

تاسف برانگیزه! نویسنده و مترجم عالی هستن اما قیمت کتاب بشدت غیرمنطقی یعنی بابت هر یک صفحه هزار تومن داری پرداخت میکنی!

1401/11/14 | توسطروهان
17
|
پاسخ ها

از این بدتر اینه که نویسنده و مترجم هیچکدوم عالی نیستند

1402/01/11|توسطکاربر سایت
9

هر چقدر هم جنس کاغذ و جلدْ لوکس و باکیفیت باشه، با این قیمت کلاهبرداریه! خود آندری‌یف خدابیامرز هم با این قیمت وجدان‌درد داره! مترجم محترم هم دیگه به یک برند تبدیل شده و قطعاً ایشون هم در افزایش قیمت این کتاب، افزون بر خود انتشارات، دخیل هست.

1401/11/11 | توسطمحمد رسول‌نژاد
27
|
پاسخ ها

برند؟ از کی تا حالا به مترجم لقب برند می‌دهند؟ این ما هستیم که دیگران را بیخود بولد می‌کنیم اتفاقا اگر به باز ترجمه‌های ایشان نگاه کنید هیچ ترجمه مجددی انجام نداده آنا کرینا و جنایت و مکافات همه کپی برداری از ترجمه‌های قبلی بود برید ترجمه‌های قبلی این دو اثر روسی را با ترجمه‌های فعلی آتش برآب مقایسه کنید ی مشت تفسیر هم ته ش گذاشته که اتفاقا این تفسیرها از محققان روس بوده نه تفسیر خود ایشان البته اثرهایی هم ترجمه کردند که خب اولین ترجمه بوده در کل ایشان میخواد بگه مترجم درجه یکی است ولی واقعا نیست کار خارق العاده ای کرده ایشون؟ نشر پارسه هم کیفیت کاغذش افتضاحه وگرنه جلد گالینگور مقوایی یا هر مواد چیپ دیگه ک اکثر ناشرها انجام میدن با این کاغذ بالک افتضاح و این قیمت اتفاقا فروششون سقوط کرده ۱۶۰ کتاب با کاغذ افتضاح ۱۶۵ هزار خومان باید گریست ب وضع نشر

1401/12/01|توسطکاربر سایت
21

هیچ ترجمه مجددی انجام نداده؟ یادداشت‌های شیطان، زائر افسون شده، النگوی یاقوت سرخ، هفت نفری که به دار آویخته شدند و چهره هنرمند چهره پرداز و... رو نکنه شما ترجمه کردی به نام آتش برآب منتشر کردی؟ در ضمن مگه هر فردی که اومد ترجمه مجددی از کتابی انجام داد که قبلاً ترجمه شده بود باید بگیم صرفاً همون ترجمه قبلی رو راهی بازار کرده؟ یعنی الان ترجمه جنگ و صلح سروش حبیبی هم ترجمه کاظم انصاریه که انتحال کرده ایشون و بسیاری از مترجمان دیگه که ترجمه مجددی از کتاب‌های ترجمه شده انجام دادن؟! همینجوری یه نفر رو متهم نکنید!

1401/12/26|توسطامیرحسین محمدی
7

اولا به جز زائر افسون شده، مابقی آثار دست چند روسیه به حساب میان، دوما ترجمه آقای حبیبی کاملا متفاوت از آقای انصاری هست نه که جملات فقط گفتاری بشن و واژه‌هایی خارج از متن اصلی اضافه بشه!

1401/12/29|توسطکاربر سایت
6

مرشد و مارگریتا، مرگ ایوان ایلیچ، جنایت و مکافات، آنا کارنینا، قمارباز … چه نیازی به بازترجمه داشتند؟ اونم بازترجمه‌ای که ضعیف‌تر هم هست! اینا نشان از مترجم درجه یک نیست. بله خیلی کار خاصی نکردند، برخلاف استاد آبتین گلکار که بدون حاشیه هر چند وقت یک‌بار، اثری مهجور از روسیه را ترجمه میکنند

1401/12/29|توسطکاربر سایت
10

دو چیز چشم آدم رو به معایب یک ترجمه می‌بنده یکی تعصب افراطی به مترجم یا نویسنده اثر یا عشق به مترجم! حس می‌کنم شما جناب کاربر سایت که حتی با اسم خودتان هم نظر نمی‌دهید دچار تعصب افراطی به جناب سروش حبیبی هستید! چیزی که شما میگید آتش برآب هیچ کار درجه یک ترجمه نکردند و واقعا عجیبه که آثار ترجمه شده آتش‌برآب را نویسنده‌های دسته چند روسیه میدانید! اگر نویسندگانی چون آندریف، پوشکین، گارشین،کوپرین و لسکوف و داستایفسکی (ناشناس)... که نویسندگان نسل طلایی روسیه محسوب میشن نویسندگان امروزی روسیه چون لودمیلا اولیتسکایا و آندری کورکف آثارشان آثار درجه یک روسیه محسوب میشه؟ بنده خودم در ترجمه آناکاری‌نینا لحن جناب حبیبی رو خیلی بیشتر پسندیدم ولی چیزی که در ترجمه ایشان به ذوق میزند ویراستاری بد نشر نیلوفر بود و گرنه لحن خیلی زیبا و کلاسیک بود و ترجمه آتش برآب هم که از این اثر با یه لحن دور از اثر تالستوی ترجمه شده بود. به نظرم دو مترجم توانمند هستند و در هر جایی هم بدون غرض ورزی نظرم رو درباره ترجمه‌های اثری گفتم! اما در ترجمه مرگ ایوان ایلیچ ترجمه آتش‌برآب رو بیشتر پسندیدم! چیزی که به نظرم در آناکاری نینا و قمارباز سبب خراب شدن لحن شده این بوده که ایشان نقش ویراستار رو برعهده داشتند! چیزی که برای بنده مشخص هست اینه که هر سه مترجم سروش حبیبی و آتش بر آب و گلکار هر سه از بهترین مترجمان زبان روسی به فارسی‌اند و همینطوری نمیشه راحت بر ایشان خرده گرفت!

1402/01/10|توسطامیرحسین محمدی
10

چرا چشم بسته غیب می‌گویید؟ من اولا از آبتین گلکار اسم آوردم و نیز نگفتم مثلا کورکف یا … نسل طلایی هستند! منظورم این بود ک هترجمه‌های آبتین گلکار بدون هیچ حاشیه‌ای بی‌نظیر هستند. دوما ناشناس (با عنوانی دیگر) و اون دو اثر از پوشکین هم بازترجمه هستند و اگر منظورتان النگوی یاقوت کوپرین و گل قرمز گارشین هست، بله جزو آثار دست چند روسیه به حساب می‌آید یا کتاب شیطان آندری‌یف هم ترجمه خیلی بدی دارد. اثر درخشان لسکوف را که من اصلا فاکتور گرفتم! در کل دوباره تکرار می‌کنم که خیلی کار خاصی نکردند چون یا بازترجمه آثاری بوده که ترجمه درخشان داشتند، یا به غیر از زائر افسون شده لسکوف، جزو آثار دست چند روسیه به حساب می‌آیند. حال شما دقیقا چه می‌گویید؟ بله در کل حرف نابه‌جایی درباره تعصب افراطی نزدید، اما نمی‌دانم چه ربطی به صحبت‌های بنده داشت؟ بگذارید جسارت کنم و من نیز یک نصیحت بکنم: سعی کنید وقتی کسی را نمی‌شناسید، زود نتیجه‌گیری نکنید. چون بنده تعصب افراطی ندارم و با اطلاعات کافی صحبت کردم. شما چطور؟ موفق باشید.

1402/01/15|توسطکاربر سایت
4

(هرچند چون سوارکار مفرغی را نخواندم، نمی‌دانم آیا ترجمه بوده یا بازترجمه که عنوانش تغییر کرده! لذا انصاف می‌گوید که به حساب نیاورم و اون متن بلند رو اصلاح می‌کنم: یک اثر از پوشکین- دختر سروان؛ که ترجمه درخشانی داشته است از خانم ناهید کاشی‌چی تحت عنوان دختر کاپیتان.)

1402/01/15|توسطکاربر سایت
1

ادامه: (انتشارات "جوانه توس" سال ۹۳ مجموعه پوشکین رو چاپ کرده با ترجمه ناهید کاشی‌چی که چاپ سوم آن، چاپ اول انتشارات توس به حساب می‌آید. انتشارات هرمس هم همان سال ۹۳ ترجمه آقای آتش‌برآب را چاپ کرده، لذا معلوم نیست دقیقا کدام زودتر بوده اما قبل از خانم کاشی‌چی هم این اثر ترجمه شده بود و در رابطه با بازترجمه بودن آن خللی وارد نمی‌آید)

1402/01/15|توسطکاربر سایت
1

ضمنا اینکه با نام خودم نظر نمی‌دهم به خودم مربوط است اما لازم دیدم خاطر نشان کنم: اون کاربر سایت که اولین نفر کامنت گذاشته است "برند؟ از کی تا حالا …"، من نیستم و شخص دیگری ست و شاید بعد از این هم کاربر سایت دیگری بیاید.

1402/01/15|توسطکاربر سایت
1

جناب محمدی گرامی، تندی لحن را من باب قلم بدانید، نه احساس درونی. ممنون که خواندید.

1402/01/15|توسطکاربر سایت
0

دوستان و مدیریت سایت محترم ایران کتاب! این کسی که به نام ناشناس "کاربر سایت" زیر تمام کتابهای آتش برآب با لحنی زننده و ادبیاتی مشابه و با غرض و مرض مطلب نوشته، ردپای تعصب و دشمنی اش مشخص است و کاملا پیداست. تقریباً همه جا هم این کار را کرده. شما اثری رو که دوست داری بخوان "کاربر سایت"! و بیکاری و ماموریت ات را اینطور فریاد نزن!

1402/01/15|توسطمعصومه ارشادی
9

خانم ارشادی حالتان خوب است؟ این نظر شما رو خواندم واقعا تعجب کردم! کدام ماموریت؟ کدام همه‌جا؟ فکر کنم همه متوجه شدند که این دقیقا شما هستید که با "مرض و غرض" آمده‌اید و دارید به من حمله می‌کنید. من زیر این دیدگاه فقط دو نظر نوشتم (کاربر سایت اول که نوشته: «برند؟ از کی تا حالا …» من نیستم و شخص دیگری هست که این نشان دهنده این است که هر کاربر سایت که انتقاد می‌کند نیز قرار نیست یک نفر باشد. من هم به دفعات دیدم درباره این مترجم کاربرهای سایت متعصبانه دفاع کردند، پس طبق منطق شما باید حمله کنم و بگویم شما همتان یک نفر هستید؟ ضمن اینکه من و امثال من مگر باید از متعصبانی چون شما اجازه بگیریم برای بیان نظر شخصی؟ من آزاد هستم نظرم رو مودبانه بیان کنم حال چه مفید باشد چه نباشد، بازخورد خودش را دارد و اگر مشکلی داشت مدیر محترم سایت تایید نمی‌کردند. بعد از این صحبت من هم شاید در آینده کاربر سایت دیگری بیاید و چیزی بنویسد پس الکی به من اتهام نزنید.

1402/01/17|توسطکاربر سایت
6

هر که تامل نکند در جواب°°° بیشتر آبد سخنش ناصواب! اگر بنده چشم بسته غیب میگم شما با چشمان باز، خوابید! بنده به ترجمه‌های آبتین گلکار از اولیتسکایا یا کورکف اصلا اشاره نکردم و صرفا دو نویسنده نه چندان معروف روسیه را در برابر آن نویسندگان درخشان روس نام بردم. در ضمن شاید برخی آثار آتش‌برآب باز ترجمه باشد ولی باز ترجمه ای درخشان و با دقت! بنده معمولاً بنابر عادت معمولاً از کتاب‌های معروف چند ترجمه درخشان رو تهیه می‌کنم و بنابر رشته ای که خوانده‌ام به بررسی ترجمه‌های مختلف می‌پردازم، به طوری که از مادام بووآری چهار ترجمه دارم،برخی از آثاری که آتش برآب به ترجمه پرداخته کاملا ضروری و لازم بوده و گاها ترجمه‌ای که از اثر شده اصلا در بازار موجود نبوده یا از زبان اصلی روسی نبوده. در ادامه هم سعی کردید با سفسطه خودتان را از نداشتن تعصب افراطی مبری بدانید. (آخر چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است). همین سر تلفظ نام لِو تالستوی در بخش نظرات آناکاری‌نینا آمدید با طمطراق و مغلطه دلیل آورید که چرا سروش حبیبی ابتدا گفته لئون تالستوی، و بعد گفته لئو و بعد گفته لی یو تالستوی! چیزی که شما میگید رو بنده درسش رو پس دادم و طی همین نام با استادان زبان صحبت کردم( آن هم نه استادان بی سواد دانشگاه‌های دره پیت).در کل چیزی که عیان هست اینه که کلا شما با آتش‌برآب مشکل دارید! نمی‌دونم شایدم از اون دانشجو‌هاش باشید که نمره نداده بهتون! در ادامه نصیحتی کردید که خیلی زیباست. در اینجا معمولا هیچکس فرد دیگری رو نمیشناسه انتظار داشتید از عنوان کاربر سایت به شخصیت درخشانتان پی ببرم؟ چیزی هم که باید بگم اینه که بسیاری از آثار رو مترجمان دیگر هم بازترجمه می‌کنند مثلاً در ترجمه مادام بووآری که چند ترجمه شاخص داشت خانم بحرینی لطف کردند و ترجمه کردند و بسیاری از قسمت‌های گنگ رو که در ترجمه‌های قبلی وجود داشت از بین رفته بود، بنابراین بازترجمه‌ی اثری که در بازار هست دلیل بر بی ارزشی کار مترجم تازه نیست! من نمی‌دونم حرف حسابتان چیست که ترجمه‌های قبل‌تر از دختر سروان و ... را به رخ می‌کشید! اگر اینگونه است که دیگر هیچ مترجمی نباید مجدداً آثاری چون پیرمردودریا و سرخ و سیاه رو مجددا ترجمه کنه فقط برای اینکه مترجمان شاخصی سراغشان رفتند!

1402/01/18|توسطامیرحسین محمدی
5

در ادامه باید بگم که سروش حبیبی به عنوان یک شخصیت فرهنگی و درخشان که آثار بسیاری رو از زبان‌های مختلف به فارسی ترجمه کرده تاج سرماست. ولی اینکه شما در هر جایی که ترجمه مجددی از ترجمه‌های جناب حبیبی وجود داشته بر مترجم دیگر تاختید کاملا آن سخنانتان که با اطلاعات کافی صحبت می‌کنید رو نقض می‌کنه! در کتاب شیاطین ویرایش مفتضحانه است! گویا در این نشر نیلوفر ویراستار وجود ندارد همچنین در ترجمه آناکاری‌نینا! این‌ها ضعف هایی است که در ویرایش جناب حبیبی هست نه در ترجمه‌شان و بسیاری از موارد دیگر که مجال گفتن در اینجا نیست! خب در عین اشاره کردن به ترجمه‌های درخشان ایشان باید به ضعف‌ها هم پرداخت و بنده هم میتونم بیام بگم فلان مترجم هیچ کار درخشانی انجام نداده و فلان کتابش هم که باز ترجمه است که فلان مترجم قبلاً ترجمه کرده بود! در کل خودم ترجمه‌های جناب حبیبی رو بر آن لحن بیش از حد امروزی آتش‌برآب که در برخی آثار هست ارجح میدم ولی از آثاری که از نویسندگان درخشان روس انجام داده چون لسکوف و اشعار مایاکوفسکی و شاعران دیگر که کسی حتی جرئت نزدیک شدن به ترجمه این آثار رو نداره چشم بپوشم! در ادامه به عنوانی پرداختید که با نام خودتان نظر نمی‌دهید، همین مورد هم از دلایلی است بوی ریا میدهد! در ادامه به شعری از سعدی اشاره می‌کنم که قبل از نوشتن جواب( البته اگر جوابی داشتید) بخوانیدکه جانِ کلام را می‌گوید: تامل‌کنان در خطا و صواب بِه از ژاژخوایانِ حاضرْ جواب!

1402/01/18|توسطامیرحسین محمدی
4

آقای محمدی من داشتم با حس خوب با شما بحث می‌کردم اما ترجیح ام اینه ادامه ندم چون فکر کنم شما با حس بد دارید جواب می‌دید! فقط چند نکته عرض کنم که چرا از ادامه بحث صرف نظر کردم: ۱. من نظرات شما رو قبلا خواندم و شما را در این سایت می‌شناسم و برای همین هم مخاطب قرار دادم ۲. من اصلا جایی نگفتم بازترجمه بی‌ارزش است، اما هر بازترجمه‌ای باارزش نیست و من با سواد کافی این را می‌گویم ۳. از همه مهمتر اینکه شما دارید مابین مباحثه کار نکرده را به من نسبت می‌دهید؛ وقتی اینطوری حرف می‌زنید من چطور باید ادامه بدهم؟ خواهشا تحت تاثیر اون پیام که به من حمله کرده قرار نگیرید چون من نام کاربرسایت دارم و ایشون یه نام در ظاهر مشخص، قرار نیست حرف ایشون سند باشد، شما از فحوای کلام می‌توانید متوجه شخصیت انسان‌ها بشید. من نه اصلا تا به حال سر اسم تالستوی و امثالهم با کسی بحث کردم، نه با کسی دشمنی دارم و اگر انتقادی هم کردم مثل خیلی‌های دیگه همین خود شما مگر نگفتید به مقایسه ترجمه‌ها علاقه دارید؟ این‌گونه بوده و نه از استاد زبان و ادبیات روسیه نمره کم گرفتم و …… من ترجیح می‌دهم بروم ممنون که خواندید.

1402/01/18|توسطکاربر سایت
0

موفق باشید کاربر سایت عزیز. اگر لحن گفتار بنده خارج از انحنا بود عذر بنده را پذیرا باشید.🌺

1402/01/19|توسطامیرحسین محمدی
4

این کاربرسایت هم با این حرفاش دهن مارو سایید. نکنه جزء یاکوزا هسی داداچ؟ کی گفته که آثار اندریف و مابقی اثاری که جناب آتش برآب ترجمه کردن جزء اثار دست چند روسیه هستن؟ شما توی قرن ۱۹م بودی و شاهد بودی؟ انقدر چرت میگی چرا؟. حالا نیازی هم نیست با این کامنتا حرصی بشی و یک تومار بنویسی که بازم نصفش چرنده و آدم حصلش نمیکشه بخونه فقط وقت تلف کرده سر و کله زدن با ایشون

1402/01/28|توسطآدم کبد گندیده - کاربر سایت
11

🌸🌸🌷🌷🌹🌹🌺🌺‌ ‌

1402/04/01|توسطکاربر سایت
0