داستان «تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت» نوشتهای است از یک نویسنده که به دعوت زن سابق خود، رهسپار یک جلسه در یکی از شهرهای شمالی ایران میشود تا بخشهایی از آخرین رمان خود را به او بخواند. این رمان، که همانند برخی از آثار سیامک گلشیری، در یک شب واحد رخ میدهد، یک داستان روانشناختی از تغییر و تحول در انسان را به تصویر میکشد؛ یک تغییر چندان عمیق که میتواند به مرز جنون نزدیک شود و فرد را به انجام اعمال ترسناک و وحشتناک ترغیب کند.
از ابتدا، با شخصیتها همراه میشویم و به تدریج زوایای پنهان آنها در طول رمان آشکار میشود؛ همواره احساس میکنیم که چیزی در حال وقوع است؛ این تعلیق تا انتها با ما همراه است و یک داستان ترسناک و افسونگر را به تصویر میکشد.
کتاب تقدیم به گلرخ ، با عشق و نفرت