کتاب کتابخانه ی ارواح

The Library Of Souls
کد کتاب : 10623
مترجم :
شابک : 978-6004622226
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 125
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 40
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

کتابخانه ارواح
The Library of Souls
کد کتاب : 127427
مترجم :
شابک : 978-6229610695
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 128
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

کتابخانه ارواح
The Library Of Souls
کد کتاب : 111445
مترجم :
شابک : 978-6225682580
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 102
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

کتابخانه ارواح
The Library Of Souls
کد کتاب : 113646
مترجم :
شابک : 978-6227701999
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 96
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

کتابخانه ارواح
The Library of Souls
کد کتاب : 126424
مترجم :
شابک : ‫‭978-6227869453
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 128
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

کتابخانه ی ارواح
The Library Of Souls
کد کتاب : 132998
مترجم :
شابک : 978-6225251373
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 112
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

کتابخانه ارواح
The Library Of Souls
کد کتاب : 137303
مترجم :
شابک : 978-6225238442
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 114
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتابخانه ی ارواح اثر ریچارد دنی (1944)

سیمون سانتیاگو از زمانی که به یاد می آورد می توانست مرده ها را ببیند و با آنها صحبت کند. هنگامی که پدر و مادرش در یک تصادف قطار کشته می شوند، او را برای زندگی با مرد کلاهبرداری می فرستند. خیلی زود سایمون به عنوان دستیار عمویش در آژانس ارواح قرار می گیرد و کار سخت عمویش را انجام می دهد: خلاص شدن از شر ارواح.
اکنون سایمون سیزده ساله با حداکثر توانایی خود آماده است تا وظایف بزرگتری را در آژانس پررونق عمویش انجام دهد که روز به روز تماس های بیشتری دریافت می کند. وقتی یک تماس تلفنی از طرف یک کتابدار ناامید در کتابخانه ای بدنام می آید، سایمون خیلی مشتاق است که سر کار برود. اما وقتی به عمارت وسیع یک کتابخانه می‌رسند، سایمون به سرعت متوجه می‌شود که چیز دیگری در کتابخانه وجود دارد و عطش روح سایمون از لحظه‌ای که پا به داخل ساختمان می‌گذارد به طرز خطرناکی مشخص می‌شود. با کمک یکی از داوطلبان جوان کتابخانه، سایمون مصمم است تا دریابد که واقعا چه اتفاقی می افتد قبل از اینکه روح او و عمویش به سیستم همیشه در حال رشد کتابخانه ارواح اضافه شوند. . آیا سیمون و دوست جدیدش زنده خواهند ماند. این داستان جذاب کتاب "کتابخانه ی ارواح" است.

کتاب کتابخانه ی ارواح

ریچارد دنی (1944)
ریچارد دنی ساکن تگزاس است. او از خواندن، نوشتن، پیتزا، فیلم های ترسناک، ساختن ویدیوهای یوتیوب در اوقات فراغت خود لذت می برد.
قسمت هایی از کتابخانه ی ارواح (لذت متن)
از دفتر خاطرات سایمون سانتیاگو کتابخانه خیلی خیلی بزرگ بود، طوری که مجبور شدم برای دیدن همه ی ساختمان چند قدم عقب بروم و همین باعث شد روی مانع وسط خیابان زمین بخورم. تحقیقات اولیه را از طریق اینترنت انجام داده بودم؛ بررسی ده ها فیلم از تجربیات مردم در کتابخانه و چندین مقاله ی قدیمی از دهه ی پنجاه، راجع به بچه هایی که توی کتابخانه رفته و هیچ وقت برنگشته بودند. کتابخانه ی عمومی چیلدرمس در سال 1886 توسط جاناتان. آر. چیلدرمس ساخته شده و حتی خود شهر هم به اسم او نام گذاری شده بود. البته آن کتابخانه روی یکی از بزرگ ترین و پرجمعیت ترین قبرستان های آمریکا بنا شده بود و این جان می داد برای یک داستان روحی بسیار عالی. جاناتان جسدها را بیرون کشیده و به قبرستانی در همسایگی آن جا فرستاده بود؛ اما به خاطر زیادی جنازه ها، هنوز خیلی از آن ها همان جا مانده بودند و بعضی از آن ها هم تنها خاکستر و استخوان هایشان به جا مانده بود. با وجود هشدار خیلی ها به او، درباره ی نحس بودن ساخت وساز روی یک قبرستان و همچنین مرگ اسرارآمیز سه تا از دخترهایش، جاناتان باز هم از آرزوی ساختن کتابخانه ی عظیمش دست برنداشته بود. مدتی بعد از افتتاحیه ی باشکوه کتابخانه، بقیه ی فرزندانش نیز به دنبال دسته ی دیگری از وقایع اسرارآمیز، در همان ماه مردند. چیزی از مرگ آن ها نگذشته بود که همسرش بیمار شد و خیلی سریع از دنیا رفت و او تازه داشت نحسی و نفرین کارش را باور می کرد. شایعات سریع تر از آتشی که در جنگل پخش می شود، به گوش مردم رسید و کتابخانه خالی ماند و تا ماه ها هیچ کس وارد آن نشد. مدتی بعد، بالاخره خود او هم دیوانه شد و برای رهاکردن بقیه ی خانواده اش از چنگال نفرین، همه شان را به کتابخانه کشاند و تک تکشان را مسموم کرد و دیگر هیچ خبری از آن ها نشد. ساختمان تا سال 1952 خالی مانده بود؛ تا این که یکی از بستگان دور، کتابخانه را به ارث برده و آن را دوباره برای عموم بازگشایی کرد. از زمان بازگشایی کتابخانه در 1952 تا به حال هم چندین کودک وارد ساختمان شده و هرگز دوباره دیده نشده اند، بعضی ها در اثر سقوط از بالکن طبقه ی دوم مرده اند و به نقل از بعضی شایعات، قاتل زنجیره ای معروفی از زیرزمین آن جا برای کارهای چندش آورش استفاده می کرده است. گزارش های بی شمار تسخیرشدگی توسط ارواح را هم فراموش نکنیم؛ آن قدر مقاله و فیلم در این باره وجود داشت که هفته ها طول می کشید تا بتوانم تمامشان را بررسی کنم.