رمانی که داستان زندگی خانواده ای مسلمان را به تصویر می کشد، خانواده ای افغان که مجبور به ترک محل زندگی خود و پناهنده شدن به پیشاور برای بهره گیری از حمایت های سازمان ملل می شوند، اما به ناگاه در مسیری متفاوت قرار می گیرند؛ مسیری که باورها و اندیشه های حاکم بر آن از فضایی غیرانسانی و برخاسته از وهابیت شکل می گیرد و اتفاقاتی را به دنبال می آورد که تنها گوشه ای از اعمال پلید امریکا و عربستان سعودی در شکل گیری گروهک های تروریستی و تشکل های طالبان و القاعده را به تصویر می کشد. ماجرا از هنگام خروج نظامیان روس از افغانستان آغاز می شود، نظامیان افغانستان تسلیحات نظامی و مهمات را از نیروهای روس دریافت می کنند و با قوتی بیشتر برای مبارزه با مجاهدین وارد میدان می شوند. پیش از این توافق شده بود با خروج روس ها مجاهدین دست از مبارزه بردارند اما ورود تسلیحات نظامی نقض قرار داد به شمار می آمد و بعلاوه فرمانده نیروهای نظامی مردی بی رحم و بسیار متعصب بود که برای پیشبرد اهدافش از هیچ جنایتی ابایی نداشت. او اکنون به محاصره روستایی که مجاهدین به آن عقب نشینی کرده بودند دست یافته بود، هر چند مجاهدین نیز با شوری بیشتر برای ادامه مبارزه آماده بودند.
کتاب پناهندگان پیشاور