افزودنی ای انتقادی به ادبیات آموزش و یادگیری.
توضیح واضح ویلینگهام در مورد آنچه برای یادگیری و خوب فکر کردن لازم است به معلمان و سیاستگذاران طرحی قوی برای کمک به جوانان ما نه تنها برای مقابله با پیامدهای کووید، بلکه برای پیشرفت می دهد.
پرسش: اینکه بعضی بچه ها برای کارهای مدرسه ساخته نشده اند حقیقتی تلخ است. این به آن معنا نیست که آن ها مهارت های ارزشمندی ندارند. برای مثال، همه ی ما داستان غول های کسب و کاری را شنیده ایم که در مدرسه عملکرد ضعیفی داشته اند. اما بی شک ما به دنبال این هستیم که تمام دانش آموزان هرآنچه ممکن است را از مدرسه دریافت کنند. چطور می توان مدرسه را برای بچه هایی بهینه کرد که از آن هوش اولیه برخوردار نیستند. پاسخ: آمریکایی ها، مانند دیگر غربی ها، هوش را مانند رنگ چشم یک ویژگی غیرقابل تغییر می دانند. اگر در این بخت آزمایی ژنتیکی برنده شوید، باهوشید؛ اگر بازنده شوید، باهوش نیستید. تصور اینکه هوش تنها به شرایط ژنتیکی وابسته بوده و به همین دلیل ثابت و غیرقابل تغییر است معانی ضمنی مشخصی برای مدرسه و کار خواهد داشت.
سلام وسپاس از نظرات دوستان کدوم ترجمه بهتره ؟
من در حال خوندن این کتاب هستم. بدون تعارف و جوگیری میگم: بینظیره. ربطی به مدرسه نداره که شما حتما باید معلم باشید که این کتاب رو بخونید. این کتاب درباره کارکرد ذهن و تفکر هست. مثالهای جالبی میزنه و شما با مسائلی روبهرو میشید که قبلن حتی بهشون فکر هم نکردید. اگه به این حوزه علاقه دارید حتما بخریدش.
دوس ندارن دیگه سوال داره؟😐😂(من که دلم برای مدرسه تنگ شده،بقیه رو نمیدونم)
دلتنگی ما برای مدرسه نه برای تکالیف و وظایف تحمیلی و اجباری است، این دلتنگی ریشه در تعاملات با گروههای همسالان و امکانات بازی بوده که در مدرسه تا حدی کج دار و مریز مهیا بوده است. مدرسه بافتی اجتماعی هم هست که بر روند اجتماعی شدن ما موثر است.