1. خانه
  2. /
  3. کتاب شام آخر در سرخ ده

کتاب شام آخر در سرخ ده

3.5 از 1 رأی

کتاب شام آخر در سرخ ده

Last Dinner in Sorkhdeh
انتشارات: نشر چشمه
٪15
180000
153000
معرفی کتاب شام آخر در سرخ ده

رمان شام آخر در سرخ‌ده حکایت زنان میان‌سالی است که رازهای مگو روح‌شان را سنگین و روابط‌شان را تیره کرده است؛ رازهایی که حاصل روابط و مناسبات فرهنگی و تاریخی است و مختص نسل آرمان‌خواهی که اکنون در سراشیب عمر به واکاوی خود و تاریخ خود رسیده است. آیا این رازگویی‌ها روابط آن‌ها را محکم‌تر می‌کند یا زندگی و روابط‌شان را خالی از معنا می‌کند؟

چه نوع رازی ارزش محافظت دارد؟ آیا رازها سرمایه‌هایی بسیار شخصی‌اند که افشای آن‌ها آدمی را به پوسته‌ای بدون هسته تبدیل می‌کند و باعث فروپاشی هویتی او می‌شود؟ یا برعکس، پرده برانداختن از آن‌ها سبب سبکی روح و گشایش در روابط می‌شود؟

درباره بلقیس سلیمانی
درباره بلقیس سلیمانی

بلقیس سلیمانی که همه‌ی ما او را به‌عنوان داستان‌نویس می‌شناسیم، دستی نیز بر نقد دارد و پژوهشگر است. این نویسنده پرکار در سال ۱۳۴۲ در کرمان به دنیا آمد. شاید همین محل تولد و گذراندن دوران کودکی در این منطقه باعث شده که رمان‌ها و نوشته‌های او رنگ و بوی اقلیمی داشته باشند و او را نویسنده‌ای بدانیم که در تالیف رمان‌هایش دغدغه بومی‌گرایی دارد.
بلقیس سلیمانی نویسندگی را حرفه و شغل خودش می‌داند که تمام‌وقت مشغول آن است. با بررسی رمان‌ها و نوشته‌های او به‌راحتی می‌توان دریافت که او روایتگر زندگی زنان و دغدغه‌های ریز و درشت آن‌ها است. از این رو در بیشتر رمان‌هایش، زن‌ها شخصیت محوری دارند و داستان درباره دغدغه‌ها و چالش‌های درونی و بیرونی زندگی آن‌هاست. در واقع بلقیس سلیمانی به‌گفته خودش، بیشتر درباره چیزهایی می‌نویسند که از آن‌ها شناخت و اطلاعات کاملی دارد. به همین دلیل موضوع رمان‌های او دغدغه‌ها و چالش‌های زنان است و روایتی زنانه دارند. از طرفی دیگر، در برخی رمان‌های او ردپای وقایع سیاسی و تاریخی دهه ۶۰ نیز دیده می‌شود، زیرا به گفته خودش ماجراها و اتفاقات این دهه نیز دغدغه او بوده و درباره آن‌ها شناخت دارد.

جایزه ادبی مهرگان در سال ۱۳۸۵
جایزهٔ ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵
اعطای نشان درجه یک هنری در سال ۱۳۹۵
دسته بندی های کتاب شام آخر در سرخ ده
قسمت هایی از کتاب شام آخر در سرخ ده

ما تشنه ی این جور رازها بودیم، برای مان حکم آب حیات را داشتند، از خمودی و بی حالی درمان می آوردند، به تکاپو می انداختندمان و جوان مان می کردند. تقریبا یک هفته از خوردوخوراک افتادیم، کارمان شده بود تلفن زدن، چت کردن و قصه ساختن. قصه های گوناگون.

نظر کاربران در مورد "کتاب شام آخر در سرخ ده"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

خیلی تلخ بود به دلم ننشست

1403/06/24 | توسطصبا مقیم نژاد
0
|

کتاب خیلی قشنگی بود بعضی از جملاتش خیلی ملموس بودن و چیز دیگه ای که برای من جالب بود نزدیک بودن داستان به زمان حال

1402/03/20 | توسطم ف - کاربر سایت
1
|