دقیقا خاطرم نیست که از چه زمانی شروع به نوشتن فصل های این کتاب کردم، اما فکر می کنم پنج یا شش سال پیش بود. از مدت ها پیش قصد داشتم درباره ی نوشتن داستان و مسئله تداوم کار داستان نویسی چیزهایی بنویسم. به همین دلیل هر بار که در بین کار ها فرصتی دست می داد اندک اندک در این باره مطالبی با موضوع های مختلف می نوشتم.
بیشتر وقت ها، شخصیت هایی که در داستان های من ظاهر می شوند در جریان داستان به طور طبیعی شکل می گیرند. به جز چند مورد استثنایی و معدود، هرگز ار پیش تصمیم نگرفته ام که چگونه شخصیت هایی را خلق کنم. آدم هایی که در روند خلف داستان ضاهر می شوند ابتدا محور اصلی شخصیتشان شکل می گیرد و بعد کم کم جزئیات بیشتری به آن اضافه می شود درست مثل آهن ربایی که براده های آهن را به خودش جذب می کند و بدین ترتیب پیکره ی کامل شخصیت ها ساخته می شود
اولین دوره مسابقه ادبی ایران کتاب - از کتاب رهایی نداریم
این تکنیک که با نام «آینه داری» نیز شناخته می شود، در صورت استفاده ی درست و مناسب، روشی عالی برای خلق تعلیق و تنش دراماتیک در مخاطبین است.
«زاویه ی دید»، داستان ها را به آثاری جدید تبدیل می کند و نشان می دهد ما به جای نیاز داشتن به مجموعه ای جدید از رویدادها، فقط به شیوه ای جدید برای نگاه کردن به آن ها نیاز داریم.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
هاروکی موراکامی چهارده رمان و چندین داستان کوتاه دارد و بدون تردید می توان او را یکی از مشهورترین نویسنده های معاصر جهان در نظر گرفت.
اگه ممکنه دودل باشید در مورد ترجمه، نکته مهم توجه به تفاوت مرجعه. ترجمه آیت حسینی از ژاپنیه _متن اصلی_ و تاجایی که میدونم ترجمه غبرائی از نسخه انگلیسی. من ترجمه حسینی رو خوندم و واقعا راضی بودم. در حدی که ترجمههای دیگشون رو هم بررسی کردم و «آواز سرخوشانه..» رو خریدم که بازم راضیام کرد. در مقابل من ترجمه غبرائی رو هم خریدم و وقتی مقایسه کردم، دیدم که یه بخش اضافه داره که در واقع پیشگفتار موراکامی برای ترجمه انگلیسی بود و توضیح اینکه این جستارها برای قبل از کوویده. و یه بخش کم داره که در مورد ارتباط موراکامی و هایائو کاوایی بود. _نمیدونم غبرائی خودش حذف کرده یا اصلا توی ترجمه انگلیسی نبوده._ در کل هم بخاطر احساس نزدیکی کردن با موراکامی _چون همواره ما ترجمه ترجمه رو خوندیم ولی ایندفعه خیر._ و هم بخاطر حجم بیشتر، من نسخه حسینی رو بیشتر توصیه میکنم.
کتاب خیلی خیلی جالب و خواندنی بود و علاوه بر اون نویسنده سطح قلم بالایی داشت. من یک نویسنده مجازی نویس در انجمن نودهشتیا هستم و آثارم رو در نودهشتیا منتشر میکنم که البته خود سایت نودهشتیا آموزشهای نویسندگی دارند اما این خیلی ب من کمک کرد