کلمه " مادر" در همه فرهنگها همراه با محبت بی شائبه و احترام بوده است. شاید به همین خاطر باشد که زادگاه افراد را "سرزمین مادری " فرد مینامند. این زادگاه نه فقط اشاره به یک منظقه جغرافیایی است بلکه شامل فرهنگ، فامیل و دوستان فرد نیز میگردد. به همین خاطر بستن چمدانها و ترک سرزمین مادری تصمیم مشکلی برای هر فرد میباشد، چه از طریق پناهندگی و یا روشهای دیگر این تصمیم یکی از بزرگترین تصمیمهای زندگی فرد خواهد بود.
محسن پزشک ایرانی بنا به دلایلی تصمیم به ترک ایران میگیرد و در کمپهای مختلف پناهندگی در هلند با افراد مختلف و حوادث تلخ و شیرینی آشنا می گردد که سرآغاز رمانی واقعی، جذاب و غیرقابل پیشبینی خواهد بود. ایا محسن و سایر پناهندگان قادر به دریافت اقامت خواهند شد؟ چگونه تلاش میکنند که شانس خودشان را افزایش دهند و چه بهایی برای دریافت اقامت خواهند پرداخت؟ کسانی که موفق به دریافت اقامت نمیگردنند چه سرنوشتی در غربت خواهند داشت؟
نویسنده و سایر افراد رمان با تمام وجود درگیر مسائل پناهندگی، مهاجرت و ادغام در جامعه جدید می شوند به طوری که یک رمان هیجانآور واقعی را شکل میدهند. باوجودی که رمان واقعی است اسامی افراد مستعار میباشد.
کتاب قصد پاسخ دادن به این سوال که آیا چمدان ها را باید بست، به چه طریقی و یا به کجا باید رفت را ندارد بلکه در لابلای سرگذشت افراد، رمان نکاتی را بیان می کند که به افراد کمک میدهد تصمیم درستی برای ترک سرزمین مادری خود بگیرند. چون مهاجرت و پناهندگی یک نسخه مناسب برای همه افراد نیست. از طرفی در قسمتهایی از رمان نکاتی بیان میشود تا مردمی که پذیرای مهاجرین هستند بتوانند درک بهتری از مهاجرین پیدا کنند، که نهایتا بتوانند در کنار یکدیگر زندگی بهتری داشته باشند. چراکه سوتفاهمهای حاصل از اختلافات فرهنگی بین مهاجرین و میزبانها منجر به درگیریهای ناخواسته و ناهنجاری میگردد.
کتاب اسارتی برای پرواز