1. خانه
  2. /
  3. کتاب از زندگی نهراسیدیم

کتاب از زندگی نهراسیدیم

3.3 از 1 رأی

کتاب از زندگی نهراسیدیم

Az zendegi naharasidim
٪15
135000
114750
درباره سیده محدثه ادیانی
درباره سیده محدثه ادیانی
سیده محدثه ادیانی متولد 1366است.
دسته بندی های کتاب از زندگی نهراسیدیم
قسمت هایی از کتاب از زندگی نهراسیدیم

درست از همان لحظه که او به عشقش نسبت به کیاشا اعتراف کرد، حسی مثل سرخوشی سکرآور و کامیابی سرشار، تمام وجودش را پرکرد. حالا هردو نشسته بودند روی مبل های کرم رنگ خانه ی شعله و کیاشا نگاه گرم و گیرایش را دوخته بود به بهاران. جنگیده بودند، جراحت برداشته بودند، زخمی شده بودند اما هیچ کدامشان از زندگی نهراسیده بودند و حالا زخم هایشان را همچون مرواریدی با ارزش، در صدف وجودشان پنهان کرده بودند. بعد از زمستان، بهار ایستاده بود. آخر شب به صبح می رسید. و پشت ابرهای تیره و تار، خورشید منتظر درخشش و فروزش بود.

نظر کاربران در مورد "کتاب از زندگی نهراسیدیم"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

‌کتابی که تا آخرین لحظه میخکوب نگهت میداره

1403/03/31 | توسطکاربر سایت
0
|