کتاب شاعرانه های یک مرد برفی

Shaeran-e-haye yek mard-e barfi
کد کتاب : 87162
شابک : 978-6227591095
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 283
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 26 آذر

معرفی کتاب شاعرانه های یک مرد برفی اثر محمدعلی قجه

کتاب شاعرانه‌های یک مرد برفی به قلم محمدعلی قجه، رمانی با مضمون اجتماعی و عاشقانه است و داستان رازآلود شاعر جوانی را به تصویر می‌کشد که زندگی از هم پاشیده‌ای دارد و در تلاش است تا دوباره آن را از نو بسازد؛ راهی دشوار و پرپیچ‌و‌خم که شجاعت زیادی برای به پایان رساندن آن نیاز است.

کتاب شاعرانه های یک مرد برفی

دسته بندی های کتاب شاعرانه های یک مرد برفی
قسمت هایی از کتاب شاعرانه های یک مرد برفی (لذت متن)
نفسش گرفت و اشکش درآمد. تلخ بود تا آن حد که حتی بر زبان آوردنش آزارش می داد اما باید می گفت و سبک می شد. «شعرهاش عالی بود. قلمش که روی کاغذ می رفت معجزه می کرد. باهاش آهنگ می خوندیم و داشتیم پا می گرفتیم. اون شعر می گفت، من تار می زدم و برادرت خواننده اش بود. یه گروه دوست داشتنی و از بطن مردم. کم کم حرف هامون واقعی شد و به دل خیلی ها نچسبید. بهش گفتم که دست برداره ولی گوش نداد. گفت نمی تونم چشمم رو به بدبختی ها ببندم و به روی خودم نیارم. از بدبختی ها نوشت و من نواختم و برادرت خووند. روزی نبود که طرفدارها دور و برمون نباشن، ذره ذره خار شدیم توی گلوی سیاه دل ها. برامون راحت و آسون پاپوش درست کردن. یه سری به اسم دوست اومدن سراغمون. من فهمیدم و هشدار دادم ولی برادرم ساده دل بود و فریب خورد حتی حرف زنشم گوش نداد. انگار کور و کر شده بود. هر شب می رفت ولگردی و عیاشی. با پولش خوشگذرونی می کرد و مرتب خرج پشت خرج. مست می شد و نمی فهمید چه بلایی داره سرش میاد. دو سه بار با زن های ولگرد گرفتنش و آبرومون رفت. بعد بردنش سراغ دود و دم اون قدر که دیگه غرقش شد. یه موقع به خودمون اومدیم و دیدیم همه چی مون ویرون شده. زنشم ولش کرد و رفت. بعد از اون دیگه حرفی برای گفتن نداشتیم و از هم جدا شدیم. ما باهم ما بودیم و وقتی جدامون کردن نابود شدیم.»